پانزدهم شعبان المعظم عید میلاد با سعادت منجی عالم بشریت قائم آل محمد (ص) امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. انسان باید با معیارهای دین حرکت کند. یعنی عقاید، افکار و اخلاق فرد باید با معیارهایی که در دین تعریف شده، مطابق باشد.
در روایات از انتظار، با عنوان عمل و جهاد نام برده میشود. آنجا که حضرت رسول (ص) میفرمایند، «اَفضَلُ اَعمالِ اُمّتی انِتِظارُ الفَرَج»؛ «یعنی برترینِ اعمال امّت من این است که منتظر فرج باشند» دعا بخشی از انتظار فرج است، و مهمتر از آن باید یک عملی انجام بشود در جامعه، و مصداق آن هم عدم ظلم و ظلم ستیزی، مهرورزی، گستراندن محبت و زیبایی در جامعه، دستگیری از ضعفا و فقرا، خدمت به خدا و خلق خدا است.
در جهان معاصر جامعه انسانی، در شرایط سخت و طاقت فرسایی از نظر فقدان امنیّت و آرامش در ابعاد گوناگون حیات، زندگی میکند. اما در عصر ظهور امام مهدی (ع) ترس و دلهره در همه ابعادش نابود گردیده و امنیّت و آرامش بر کران تا کران کره زمین سایه گستر و حاکم میشود اما اینکه چگونه این امنیّت و آرامش بر سراسر گیتی و بر جان و دلها حاکم میگردد؟ باید گفت که فقدان امنیّت به یکی از سه عامل ویرانگر زیر بر میگردد که در جامعه مهدوی از سه عامل فقر و محرومیت، ضعف ایمان و ضعف مدیریت خبری نیست. در عصر ظهور حضرت، امنیت و آسایش مردم به قدری تأمین خواهد شد که یک زن به راحتی و تنهایی میتواند از شام تا مکه سفر کند بدون اینکه حتی یک نفر به او و داراییهایش متعرض شود.
از جمله عواملی که در نیکبختی یا نگونبختی، اصلاح، سازندگی، تباهی و انحطاط جامعهها و تمدنها نقش سرنوشت سازی دارد؛ قوانین و مقررات حاکم بر جامعه و تمدن در ابعاد گوناگون حیات، به ویژه حکومت و سیاست و قضاوت است. قوانین با همه انواع و اقسام آن، ابزارهای جهت دهنده و دستگاههای تربیت کنندهای هستند که جامعه را به سوی ارزشها یا ضد ارزشها جهت میدهند و به سوی نیکی و نیکبختی یا شرارت و نگونسازی سوق میدهند.
قوانین حاکم بر نظام و اجتماع مهدوی، قوانین اسلام است که از طریق وحی بر پیامبر بزرگ اسلام اعلام شده است. همگان به خصوص هیئت حاکمه در این خط مستقیم با احساس مسئولیت و تعهّد قدم بر میدارند. سلیقههای شخصی یا گروهی خود را کنار گذاشته و به راست و چپ منحرف نشوند.
آنجا که پیامبر (ص) میفرماید: «بندهای مؤمن نخواهد بود مگر اینکه و خواست او تابع آنچه من آوردهام، باشد و از آن منحرف نشود» داوری و قضاوت در جامعه مهدوی، عادلانه و انسانی و بر اساس حق و عدالت است. امام مهدی (عج) با نمایندگان و حاکمان و قضاتی که برای کشورهای سراسر جهان نصب فرموده و آنان را برای تدبیر امور و تنظیم شئون و حل مشکلات و رفع کشمکشها و تأمین امنیت و نیکبختی جامعه بزرگ مهدوی در عصر ظهور، منصوب نمودند، به طور دائم در ارتباط است و آنان با فرماندهی و امامت آن اصلاحگر بزرگ جهانی و در پرتو دانش و عدالت او انجام وظیفه مینمایند.
کتاب «بشارت از حضرت حجت (عج)» مجموعه بیانات مرحوم آیتالله محمد تقی بهجت پیرامون حضرت، ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف و چکیدهای است از نود سال تحصیل علم و تهذیب نفس آن عبد خدا برای جلب رضایت امام عصر (عج) است. این مجموعه گرانسنگ ابتدا در کتاب «حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف» تدوین و منتشر گردید و به طور وصف ناشدنی، مورد استقبال اقشار مختلف جامعه قرار گرفت.
در کتاب بشارت از حضرت حجت (عج)، صفحه ١١٣ به نقل از حضرت آیت الله محمدتقی بهجت آمده است:، اما بنابر اشتراط ایمان که مخصوص به این است که حقیقت اسلام در ایمان است «اَکمَلْتُ لَکُمْ دینکُمْ» ، «إِنَّما وَلیُّکُمُ الله» و امثال اینها گفتیم در حقیقت، عاقل میفهمد که نبی، وصی میخواهد و تقریباً وصایت، بقایی است برای نبوت. مثل اینکه جایی دیده نشده کسی بگوید این مطلب را، لکن حقیقت مطلب اینجور است که دلیل بر وجود بقیةالله عجلاللهفرجه در این زمان، از آن زمانی که متیقن نبوده، تا این زمانی که الآن هستیم در آن، «سألت ربی»، در روایات «تارک فیکم الثِقلَین، کتاب الله و عترتی. سألت ربی أن یجمع بینهما و ان لا یفرّق بینهما فاستجاب لی» این دلیل است بر اینکه هر جا که قرآن هست، در هر زمانی که قرآن معمولبه است، مرجع است حالا یا صورتاً یا واقعاً؛ یا تبعیضاً یا تتمیماً آنجا شارح قرآن باید باشد. وصی پیغمبر باید باشد. یعنی بقائاً خود صاحب قرآن که «انما یعرف القرآن من خوطب به» خودش باید باشد. هر زمانی که اسلام هست، همان زمان، قائل به اسلام و ولیّ اسلام و شارح قرآن و عامل به اسلام و فلان را خدا معین کرده و هست؛ «لا یفرّق بینهما». نمیشود قرآن باشد، شارح قرآن نباشد.
ببینید در گیر و دار که این معنایش چیست؟! …مقصود که همین را عرض کردم که روایت ترک ثقلین، با آن ضمیمهای که در روایات هست، دلیل قطعی است بر اینکه امام زمان عجلاللهفرجه «موجودٌ حیٌّ الی زمان ظهوره». نه اینکه بعد موجود میشود، بعد متولد میشود.
[حالا ممکن است گفته شود:]از کجا معلوم شد که متولد شده؟ یک زنی خبر داده دیگر، حکیمه سلاماللهعلیها یک زنی بوده که آمده گفته: نورانی شد و مجلس و اتاق و فلان و. راوی یک زن است. [در جواب میگوئیم]بله راوی یک زن است. این همه مدت که بوده است، هیچکس از اصحاب، ندید و نفهمید و…. خود حضرت امام حسن [عسکری علیهالسلام]و سایر ائمه همهشان خبر دادند و بعدش هم الیماشاءالله شیعه از وجود مقدسش کرامات دیدهاند و میبینند. ما چه میدانیم همین امروز مثلاً در کجاها چه اغاثههایی برای مستغیثها، چه اجارههایی برای مستجیرها. چه کارهایی هر روز میشود.
«المحجوب عن اعین الظالمین؛ غایب از چشمهای ظالمین است»؛ اما غیر ظالمین کسانی که نه ظالمند نه رفیق ظالمند، نه معاشرند با ظالمین، نه در خانه و نه در محله ظالمین هستند، اینها اصلاً از وجود شریفش محجوب نیستند. مضافاً به اینکه دیدن با چشم، موضوعیت ندارد، طریق است. اگر آدم از پشت پرده صدایی شنید، فهمید، یقین کرد، خبرهایی داد، خبرها مطابق با واقع شد، از سابق ما خبر داد، از لاحق ما خبر داد، یقین پیدا میکنیم، ولو چشممان نبیند. مضافاً به اینکه همین دیدن را هم خیلی از علما از بزرگان علما، ادعا کردند که اگر ما بگوییم آنها دروغگو بودند، کار ما دیگر معلوم است [که]ما در چه حالی هستیم.
منبع: مهر
يَا وَصِىَّ الْحَسَنِ، وَالْخَلَفَ الْحُجَّةُ، أَيُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ.
ای جانشین حسن، ای یادگار شایسته، ای پایدار مورد امید، ای مهدی، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای آقا و مولای ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و بهسوی خدا به تو متوسل شدیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن