هر روز معرفی یک شهید؛

شهید خونبازی از مهندسی برق تا قله شهادت

شهید خونبازی از شهدای والا مقام کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۴۴ به دنیا آمد و در مهاباد به درجه رفیع شهادت نائل شد.

شهید عبدالمجید خونبازی تابستان سال ۱۳۴۴ در خانواده‌ای مذهبی در منطقه ده لیر تلخک دیده به جهان گشود.

تحصیلات

در سال ۱۳۵۰ به نزدیک‌ترین مدرسه در ده لیر تلخک رفت و پس از آن وارد آموزشگاه فنی حرفه‌ای دهدشت شد در رشته برق ادامه تحصیل داد.

 قدم به جبهه نهاد

سال ۱۳۵۹ که لشکر کفر صدامی به میهن اسلامی ایران حمله کرد و از طرف دیگر که ایران اسلامی در جبهه داخلی از طرف (گروه بنی‌صدر، منافقین، فدایی‌ها، توده‌ای‌ها، دموکرات‌ها، لیبرال‌ها و مادی‌گراها) عملاً مورد حمله قرار گرفته بود درس خواندن برای مجید مشکل بود، و ۶ شهریور سال ۵۹ برای اولین‌بار همراه عده‌ای از برادران عشایری به جبهه جنگ آبادان اعزام شد.

 پس از بازگشت روح پرتحرک وی نمی‌گذاشت که لحظه‌ای از زندگی‌اش را به بیهودگی بگذراند.

او در سال ۱۳۶۰ در جهاد سازندگی دهدشت در قسمت گروه فرهنگی شروع به کار و فعالیت کرد در طول این مدت هرگاه از طرف بسیج اعلام می‌شد که جبهه احتیاج به سرباز دارد بلافاصله ثبت نام می‌کرد و روانه جنگ می‌شد.

این شهید والا مقام بیش از چهار بار به جبهه‌های جنگ در آبادان – خونین شهر و کردستان اعزام شد.

مادر پیرش با فریاد و زاری به دنبالش می‌رفت ولی او دنبال اهداف مقدسی بود که هیچ‌وقت و هیچ‌کس نمی‌توانست جلواش را بگیرد او می‌خواست با شکست رژیم بعثی صهیونیستی صدام قبر سالار شهیدان حسین (ع) را زیارت کند و به مظلومیت حسین فکر می‌کرد.

اواخر سال ۱۳۶۱ نامزد کرد و پس از اعلام بسیج به‌سوی بسیج مستضعفین رفت و ثبت‌نام کرد و هرچه مادر و پدر و برادرش مانع از رفتن او شدند او می‌گفت که پیامبر فرمود" دنیا زندان مؤمن است" و همواره پروبال می‌زند که از این قفس فرار کند و به هوا پرواز کند.

او آخرین بار ۳۰ خرداد سال ۶۲ به جبهه اعزام شد و ۱۵ تیر سال ۶۲ در مهاباد به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

پیام شهید به مادرش

 به مادرم بگوئید برای من ناراحت نشود، اگر تو گریه کنی فقط خودت را ناراحت می‌کنی گریه و زاری تو هیچ فایده‌ای برای من ندارد، مادر اگر من را دوستداری گریه نکن و ناراحت نباش.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.