ابلیس با نقاب فرشته مهربان

با شکایت‌های سریالی بازنشستگان و سالخوردگان پلیس برای یافتن ردی از مرد کلاهبردار دست به اقداماتی زد.

مقابل سازمان تأمین اجتماعی یا دفاتر خدمات قضایی پرسه می‌زد تا پیرزن و پیرمرد‌هایی را که برای انجام کار‌های اداری مراجعه کرده‌اند و مستأصل شده‌اند شناسایی کند.

او خیلی خوب می‌دانست که رفت‌و‌آمد به اداره‌های دولتی برای این افراد با این سن و سال سخت است.۲ بار که می‌آمدند و می‌رفتند، اما گره از کارشان باز نمی‌شد، طاقتشان طاق می‌شد و مراجعه مجدد به این اداره‌ها امان آن‌ها را می‌برید.

اینجا بود که سر و کله این مرد کلاهبردار به نام هوشنگ پیدا می‌شد. نزد پیرمرد یا پیرزن‌های مستأصل می‌رفت و سر صحبت را با آن‌ها باز می‌کرد تا بتواند اعتمادشان را جلب کند.

خستگی از طی روال اداری باعث می‌شد که سالخوردگان راه میانبری برای انجام کار‌های خود در میان وعده‌های شیرین مرد کلاهبردار پیدا کنند. برای همین به او اعتماد می‌کردند و حتی گاهی او را تا خانه‌شان هم می‌بردند.اما خبر نداشتند که نه تنها کار آن‌ها انجام نمی‌شود بلکه در دام مرد کلاهبردار اموالشان را هم از دست می‌دهند.

مرد کلاهبردار به طعمه‌های خود می‌گفت برای اینکه بتواند کار آن‌ها را بدون حضور خودشان انجام دهد نیاز به مدارک و اسنادی دارد. بعد به بهانه گرفتن این اسناد همراه افراد سالخورده به خانه‌شان می‌رفت در فرصت مناسبی طلا‌های این افراد را سرقت می‌کرد.

اما در برخی موارد هم به بازنشستگان وعده پرداخت وام در ازای گرو نگه داشتن طلاهایشان می‌داد، اما وقتی طلا‌ها را می‌گرفت فلنگ را می‌بست و پا به فرار می‌گذاشت.این فرد که خود را فردی با نفوذ جا می‌زد به این افراد وعده‌های پوشالی زیادی می‌داد و در برخی موارد اقدام به سرقت پول و طلا‌های آن‌ها هم می‌کرد.

زمانی که شکایت‌های سریالی بازنشستگان و سالخوردگان به دست پلیس رسید، با توجه به حساسیت موضوع رسیدگی برای یافتن ردی از مرد کلاهبردار آغاز شد.۴ سال بود که این مرد تحت تعقیب قرار داشت و همچنان به تعداد شکایت‌ها اضافه می‌شد. این فرد خیلی خوب می‌دانست که چطور سرنخی از خود بر جای نگذارد، اما سرانجام با ردیابی‌های انجام شده به دام افتاد.

در حالی که مشخص شد او طلا‌ها را بعد از سرقت به یک طلافروش می‌فروخت، مرد خریدار نیز به عنوان همدست این فرد دستگیر شد.

سرهنگ علی، ولی پور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران  گفت: مرد کلاهبردار طعمه‌های خود را از میان افراد سالخورده و بازنشستگان انتخاب می‌کرد و به آن‌ها وعده می‌داد که می‌تواند کارشان را بدون حضور خودشان در اداره دولتی انجام دهد. مالباختگان به این فرد اعتماد کرده و پول و طلا در اختیار او قرار می‌دادند. بیش از ۱۰ نفر تا به حال از این فرد شکایت کرده‌اند که مجموع سرقت‌های این فرد بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان برآورد شده است.
در ادامه گزارش گفت‌و‌گوی ما با متهم پرونده را بخوانید.‌

می‌گوید: اشتباه کردم و پشیمانم!

در مورد شیوه و شگرد خودت توضیح بده.

در خیابان سراغ افراد سالخورده می‌رفتم و سعی می‌کردم اعتماد آن‌ها را جلب کنم. بعد به بهانه انجام کار‌های اداری یا پرداخت وام به آن‌ها می‌گفتم که طلاهایشان را به من بدهند.به راحتی به تو اعتماد می‌کردند؟

بله، دربیشتر موارد خیلی راحت اعتماد می‌کردند.
سابقه داری؟
نه اصلاً!

چه شد به فکر چنین شیوه‌ای برای سرقت از سالخوردگان افتادی؟

یک روز با یکی از بازنشستگان همکلام شدم و بدون تصمیم قبلی جرقه این کار در ذهنم زده شد. اما اشتباه کردم و پشیمانم.
با پول‌های سرقتی چه کردی؟

خرج خانه و زندگی‌ام شد. مبلغ آن حدود ۲ میلیارد تومان بود و من سرقت ۴۰ میلیاردی را قبول ندارم. اگر چنین پولی به جیب زده بودم باید وضع مالی‌ام خیلی بهتر از این حرف‌ها می‌شد. ولی الان فقط یک خانه کلنگی دارم.
قبل از انجام این سرقت‌ها شغلی داشتی؟

بله بنا بودم و درآمدم هم بد نبود.

برچسب ها: حوادث ، اخبارجنایی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.