ماجرای هواپیمای شناسایی ایرانی که از پدافند سخت دشمن گریخت

کارگردان مستند تنها، نترس، بدون سلاح، توضیحاتی درباره این مستند ارائه کرد.

منوچهر رمضانی کارگردان مستند «تنها، نترس، بدون سلاح» به بهانه رونمایی و پخش تلویزیونی این مستند درباره آن توضیح داد: حدود دو سال پیش بود که تصمیم گرفتم مستندی را با مضمون نقش نیروی هوایی در جنگ تحمیلی ۸ ساله بسازم. طرحی را بر این اساس به موسسه شهید آوینی ارائه کردم و با پذیرش آن‌ها تحقیقات‌مان را آغاز کردیم. هدفمان این بود که از نقطه نظری متفاوت به فعالیت‌های نیروی هوایی بپردازیم.

وی ادامه داد: در مسیر تحقیقات این فیلم چیزی در حدود ۱۰ جلد کتاب خواندم و ارتباطاتی هم با دفتر مطالعات نیروی هوایی برقرار کردم. تحقیقات غیرمطالعاتی‌ام هم در قالب مشاوره با برخی خلبانان پیشکسوت صورت می‌گرفت. افرادی که کاملاً روی این موضوع اشراف داشتند. بعد از ۹ ماه تحقیق این ظرفیت وجود داشت که چند طرح خوب برای کار کردن روی این موضوع ارائه کنم. یکی از این طرح‌ها تمرکز بر روی گردان شناسایی در نیروی هوایی بود. گردانی که جمعی از نیرو‌های خبره نیروی هوایی در آن حضور داشتند و مسئولیت‌شان هم عکسبرداری هوایی از مناطقی بود که پتانسیل خطرآفرینی برای نیرو‌های خودی داشتند.

عملیات‌هایی کاملاً سری برای کشف تهدید‌ها

رمضانی ادامه داد: این نیرو‌های در قالب عملیات‌های کاملاً سری از مناطق تهدیدخیز عکس‌برداری می‌کردند. بخش عمده‌ای از عملیات شناسایی در زمان صلح جریان دارد و برای تشخیص پتانسیل‌های تهدید در مناطق مختلف است. بخش‌هایی از فعالیت‌های این گردان، مربوط به سال‌های پیش از انقلاب بوده است. این گردان شناسایی از سال ۴۷ شکل گرفت و از سال ۱۳۵۰ بود که فعالیت آن‌ها خیلی سروشکل عملیاتی به خود گرفت. نیرو‌های این گردان هم سه گروه بودند؛ اول خلبانانی که عکسبرداری می‌کردند، دوم نیرو‌های زبده‌ای که عکس‌ها را ظاهر می‌کردند و سوم هم نیرو‌هایی که مسئول تفسیر عکس‌ها بودند. همه این افراد در حوزه تخصصی خود آموزش دیده بودند.


بیشتربخوانید


یک عکس هوایی از یک پل، نقطه اتصال نیرو‌های عراقی با عقبه خود را مشخص می‌کند و براساس همان عکس هوایی دستور انهدام پل صادر می‌شود. با انهدام این پل بود که نیرو‌های عراقی در خرمشهر محاصره شدند و تحولات بعدی به سمت فتح خرمشهر رفت

این مستندساز گفت: زمانی که جنگ آغاز شد، عراق با چیزی در حدود ۱۹۸ فروند هواپیما به نقاط مختلف کشور به‌ویژه در استان‌ها مرزی حمله کرد. نیروی هوایی ما با اتکا به همین عکس‌های شناسایی توانست واکنشی حساب‌شده به این جمله‌ها داشته باشد و عملیات کمان ۹۹ در دومین روز شروع جنگ، با چنین پشتوانه‌ای شکل گرفت. به تعبیری هم نیرو‌های هوایی و هم نیرو‌های زمینی براساس نقشه راهی دقیق حرکت می‌کردند که پشتوانه آن همان عکس‌های شناسایی بود. از این منظر گردان شناسایی بسیار گردان مهمی به حساب می‌آمد.

وی افزود: این گردان همچنان هم وجود دارد، اما فعالیت‌های آن کمی محدودتر شده است. با توجه به تجهیزات و امکانات ماهواره‌ای امروز، طبیعتاً این گردان کارایی گذشته را ندارد، اما همین کاربرد تجهیزات ماهواره‌ای را در زمان خودشان داشته‌اند.

رمضانی درباره پرداختن به عملیات‌های این گردان در مستند «تنها، نترس، بدون سلاح» گفت: در طول تحقیقاتم متوجه شدم یکی از عملیات‌هایی که اهمیت بسیار زیادی داشته و ما نسبت به آن بی‌اطلاع بوده‌ایم، نقش این گردان شناسایی در ماجرای آزادسازی خرمشهر است. به همین دلیل احساس کردم این مستند می‌تواند ادای دینی به عزیزانی باشد که در این عملیات بسیار موثر بوده‌اند. در شروع عملیات بیت‌المقدس با توجه به عملیات پدافندی شدید دشمن، کار بسیار سخت بود و آن چیزی که نقطه شروع عملیات را مشخص می‌کند، یک عکس هوایی است. در روز‌های انتهایی که عملیات به فتح خرمشهر می‌انجامد، باز هم یک عکس هوایی از یک پل، نقطه اتصال نیرو‌های عراقی با عقبه خود را مشخص می‌کند و براساس همان عکس هوایی دستور انهدام پل صادر می‌شود. با انهدام این پل بود که نیرو‌های عراقی در خرمشهر محاصره شدند و تحولات بعدی به سمت فتح خرمشهر رفت.

این مستندساز در ادامه گفت: در هر عملیاتی این عکس هوایی و شناسایی دقیق است که مشخص می‌کند نیرو‌ها چگونه باید عمل کنند و پیش‌روی کنند. به تعبیر نظامی، نیرو‌ها نمی‌توانند با چشمان کور در میدان حرکت کنند.

شناسایی خرمشهر در اوج پدافند دشمن

رمضانی درباره روایت‌های ثبت‌شده از خلبانان حاضر در این گردان، در مستند «تنها، نترس، بدون سلاح» هم توضیح داد: از آنجایی که موضوع این عملیات‌ها حساسیت بسیار بالایی داشت، روایت این عزیزان هم در نوع خود جذابیت ویژه‌ای داشت. در همین عملیات آزادسازی خرمشهر، پرواز هواپیما‌ها بر آسمان خرمشهر کاری بسیار خطرناک بود چرا که از هر دو طرف مرز تحت پوشش پدافند دشمن قرار داشت. آن زمان خرمشهر هم در اختیار نیرو‌های عراق بود و اجازه هیچ‌گونه عملیات شناسایی را نمی‌دادند. در آن مقطع شاهد اوج فعالیت پدافند دشمن بودیم و به همین دلیل پرواز روی آسمان شهر به‌خصوص در ارتفاعی که مناسب عکاسی هم باشد بسیار خطرناک بود.

وی افزود: در این شرایط بیشتر پرواز‌های شناسایی ما هم با واکنش دشمن مواجه می‌شد و خلبانان به سختی می‌توانستند با هواپیما‌های آسیب‌دیده خودشان را به آشیانه برسانند و عکس‌ها را تحویل بدهند. روایت‌های این خلبانان در این مستند هم مملو از همین خاطرات هیجان‌انگیز و پرخطر است که می‌تواند برای مخاطبان مستند هم جذاب باشد.

این مستندساز با ذکر یک روایت از خلبانان گفت: یکی از این پرواز‌های شناسایی باید بر آسمان بغداد صورت می‌گرفت و شهر بغداد به‌عنوان پایتخت عراق هم در آن شرایط جنگی پدافند بسیار قدرتمندی داشت. خلبانانی که برای این عملیات اعزام شده بودند آنقدر در معرض شلیک‌های پدافندی قرار گرفتند که با هواپیما‌هایی بسیار آسیب‌دیده به مهرآباد برگشتند. نیرو‌های بسیاری برای کمک به این هواپیما‌ها در حالت آماده‌باش بودند.

وی ادامه داد: شهید ذوالفقاری یکی از بزرگان گردان شناسایی بود که لب مرز هواپیمایش مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. خیلی دیگر از نیرو‌های گردان شناسایی بودند که به دلیل همین شرایط به شهادت رسیدند.

کارگردان مستند «تنها، نترس، بدون سلاح» درباره جذاب‌ترین تجربه خود در مسیر ساخت این مستند گفت: بخشی از تجربه‌های جذابم را در مستند به تصویر درآورده‌ام و بیان دوباره آن شاید خیلی جذاب نباشد. روایت لحظه‌لحظه پرواز‌های شناسایی از آنجایی که با خطرات بسیاری مواجه بودند، شنیدنی و جذاب بود. در همان عملیات آزادسازی خرمشهر، هواپیما‌هایی که عازم مأموریت شناسایی شده بود، رهگیری شده و مورد حمله قرار می‌گیرند. تعادل خود را از دست می‌دهند و مسیر متفاوتی را برای بازگشت طی می‌کنند. در همین مسیر بازگشت از منطقه اروند و کارون عکسی را ثبت می‌کنند که الان این عکس به‌عنوان امداد الهی شناخته می‌شود. یکی از این هواپیما‌ها به‌صورت ناخواسته از منطقه‌ای عکس می‌گیرد که خلایی را در میان نیرو‌های دشمن نشان می‌دهد. براساس همین جای خالی در میان نیرو‌های دشمن هم عملیات بیت‌المقدس آغاز می‌شود و به پیروزی می‌رسد.

منبع:‌مهر

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار