معرفی کتاب؛

«قدیس»؛ ماجرای آشنایی کشیش مسیحی با علی (ع)

انتشارات کتاب نیستان رمان «قدیس» اثر ابراهیم حسن بیگی را منتشر کرد.

کتاب «قدیس» اثر ابراهیم حسن بیگی در انتشارات کتاب نیستان منتشر شد.

این رمان نگاهی تاریخی به پس از حکومت داری حضرت علی (ع) در دوران خلافت ایشان می‌کند. به عبارت دیگر روایتی از زندگی کشیشی است که دوست دارد کلکسیونر کتاب‌ها و اسناد خطی باشد.

خیلی‌ها بر این باور هستند که همیشه عشق آدم را نجات می‌دهد و در رمان با همین پدیده مواجه هستیم. عشق کشیش به کتب خطی، او را به مردی تاجیک می‌رساند که می‌خواهد کتابش را بفروشد. اما همیشه در مسائلی که ارزش مادی داشته باشد، شیطنت هم وجود دارد. تعدادی جنایتکار مرد تاجیک را می‌کشند و از خانه کشیش سرقت می‌کنند. این آغاز ماجرایی است که در نهایت کشیش را به مطالعه سرگذشت حضرت امیر (ع) علاقه مند می‌کند.

کشیش مسیحی که در مسکو زندگی می‌کند، دوران کودکی و بخشی از زندگی اش را در بیروت گذرانده است اکنون نیز مجبور می‌شود برای حفظ جان خود به بیروت برود. جایی که هم برخی اقوامش در آنجا زندگی می‌کنند و هم دوستان محققی، چون جرج جرداق نویسنده کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» منتظرش است.

با سفر کشیش به لبنان، ماجرا‌ها شکل گیراتری به خود می‌گیرد و البته داستان وارد روایت‌های تاریخی می‌شود و نویسنده تلاش می‌کند وقایع تاریخی پس از حکومت امام علی (ع) را یکی پس از دیگری با پیچ وتاب‌هایی تعریف کند. همین موضوع باعث می‌شود، به نظر برسد نویسنده کمی از موضوع روایت اصلی داستان که در واقع کشیش مسیحی است دور شده. کشیشی که در نوعی مظلومیت خاص قرارگرفته، اما به سوی حق رهنمون می‌شود و در می‌یابد که مظلومیت او در مقابل علی (ع) چیزی نیست.

رمان کنایه‌های فراوانی دارد که حکام نالایق کشور‌های عربی را نشانه می‌رود و آن‌ها را ادامه حکومت بنی امیه و بنی عباس معرفی می‌کند. در این باره میان شخصیت‌های داستان سخنان خاصی رد و بدل می‌شود.

باوجود اینکه نویسنده از ترکیب خوبی برای روایت زمان حال و زمان تاریخی رمان استفاده کرده و یک راست روایت‌های اصلی را در پیش گرفته است، اما می‌توان اقرار کرد که داستان بسیار هوشمندانه از پیچ وتاب‌های یک رمان پلیسی هم بهره می‌برد.در پایان رمان، جنایتکاران دستگیر می‌شوند و کشیش با گنجی بزرگ در دل که در سفر بیروت یافته است به کشورش بازمی گردد و شاید عظمت همین گنج است که جابه جایی چمدان‌های او در فرودگاه را چندان مهم جلوه نمی‌دهد!

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

«کشیش همان طور که فنجان قهوه در دستش بود پرسید:اگر داشتن حکومت دینی به معنای بقای دین نیست، پس چرا حاکمان دینی پس از علی اصرار به استقرار حکومت دین داشتند و حکومت را لازمه‌ی دین می‌دانستند؟ مثل بنی عباس و بنی امیه که مدعی بودند نابودی حکومتشان مساوی نابودی دین است.

جرج پاسخ داد:کافی است افکار آن‌ها را در برابر افکار و سخنان علی قرار دهی؛ خواهی دید که بنی عباس و بنی امیه دروغ می‌گویند. آن‌ها حکومت را برای دنیا خودشان می‌خواستند و به دین تمسک می‌جستند. دین بهانه‌ای بود تا حکومت کنند. دین را در خدمت قدرت خود می‌خواستند، نه حکومت را در خدمت دین. اگر لازمه‌ی بقای دین حکومت بود، پس باید همه‌ی پیامبران الهی الزاماً دارای حکومت می‌بودند؛ و از ادیانی که حکومتی نداشتند، نباید نشانی باقی می‌ماند. حکومت از نظر علی، ابزار و وسیله بود نه اصل دین؛ وسیله‌ای در خدمت دین و برای خدمت به مردم. اگر شرایط برای ایجاد حکومت کافی نباشد، دین هرگز نیست و نابود نمی‌گردد.»

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار