جدال کوهنورد اصفهانی با مرگ برای صعود به قله اورست

کوهنورد اصفهانی و فاتح قله اورست در مورد خاطرات خود در صعود به بام جهان و مشکلاتی که در مسیر این صعود با آنها مواجه بوده توضیحاتی را ارائه کرد.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، امین دهقان کوهنورد اصفهانی و فاتح قله اورست، گفت: در حاشیه اصفهان زندگی می‌کردیم بچه بودیم در رودخانه زاینده رود شنا را یاد گرفتیم، پدرم معلم و به دنبال پیشرفت علمی و ورزشی ما بودند از کودکی به ورزش علاقه داشتم اما از ۱۱ سال پیش به‌صورت حرفه‌ای کلاس‌های کوهنوردی را شرکت کردم و به مربی رسمی فدراسیون کوهنوردی کشور تبدیل شدم. تا کنون به ۱۰ قله برون مرزی صعود کرده و ۱۳ بار دماوند را تا قله بالا رفته‌ام.

فاتح قله اورست با اشاره به فعالیت‌های خود در حوزه عکاسی افزود: ۵۰ مدال جهانی در عکاسی گرفته‌ام؛ عکاسی را از کودکی با دوربین پدرم یاد گرفتم چون او هم در این حوزه فعال بود و دوربین آنالوگی داشت که ما هم از همان طریق عکاسی را اول به صورت آنالوگ و بعد دیجیتال آموختیم.

دهقان بیان کرد: همیشه اهدافم را در دفترچه‌ام می‌نویسم، در حال حاضر هدفم صعود به بام قاره‌های جهان است چهار قله را تا کنون رفته‌ام و به‌عنوان اولین ایرانی پرچم ایران را آن جا نصب کرده‌ام ولی چند قاره هنوز مانده است و نیازمند اسپانسر هستم که بخشی از هزینه‌هایم را تامین کنند و من بتوانم به قله‌های جهان صعود کنم.

وی اظهار کرد: در صعود به اورست همگی کرونا گرفتیم. هرسال در صعود اورست چندنفر می‌میرند همه با اشاره به من می‌گفتند «آن ایرانی صعود نمی‌کند» اما چون دوره‌های مختلف مربی‌گری را طی کرده بودم به‌عنوان مربی در آن صعود نقش داشتم.

این کوهنورد اصفهانی خاطرات صعودش به قله اورست را این‌طور بیان کرد: وقتی به اورست صعود کردم ۲۵ دقیقه روی بام جهان نشستم و کل جهان زیر پای من بود و به عظمت دنیا و کوچکی خودم پی بردم. پرچم ایران را در لباسم جاساز کرده بودم، آنقدر هوا سرد بود یخ‌های زیپ لباسم را جدا می‌کردم تا پرچم و موبایلم را در بیاورم با وجود اینکه در مسیر صعود کرونا گرفته بودم ولی توانستم صعود کنم و وقتی پرچم را روی قلبم گذاشتم احساس می‌کردم کل مردم ایران با من روی اورست ایستاده‌اند.

دهقان ادامه داد: از ۷۵۰۰ متر که بالاتر برود به‌خاطر کاهش سطح اکسیژن به آن منطقه مرگ می‌گویند. در ۸۰۰۰ متر اکسیژن ما تمام شد باید به کمپ‌های پایین‌تر برای اتراق کردن می‌آمدیم اما کولاک بود و نشد به همین دلیل مجبور شدیم در همان سطح ارتفاع با وجود کولاک بمانیم. شب سختی را گذراندیم و چون خطر مرگ ما را تهدید می‌کرد مدام می‌ترسیدم که آیا می‌توانم دوباره فرزندانم را ببینم یا نه.

 

انتهای پیام/ص

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.