باشگاه خبرنگاران جوان مازندران گزارش می دهد؛

کرونا و یک مشت خاطرات بر باد رفته نوروزی

عید نوروز ۱۴۰۰ دومین نوروزی است که کرونا در میان مردم می‌چرخد.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ،کرونا کاسه و کوزه همه چیز را به هم ریخته است و دیگر حتی به خاطر آوردن یک مراسم و یا سنتی به شکلی که در گذشته برپا می‌شد، کار راحتی نیست.

آبان ماه سال ۱۳۹۸ بود که اخبار مربوط به ویروس کرونا و کشتار بی رحمانه اش در چین دنیا را تکان داد و کمتر کسی فکر می‌کرد کمتر از ۴۵ روز بعد، همه دنیا درگیر این ویروس مرگبار شوند و مناسبات ملی و بین المللی کشور‌ها را به طور گسترده‌ای تحت تاثیر قرار دهد.

علیرغم ضد و نقیض گویی‌های مسئولان و پخش گزارش‌های خبری و غیر خبری مبنی بر رد شائبه وجود کرونا، اما این ویروس خیلی زود وارد ایران شد، که به دلیل وجود تحریم‌های اقتصادی و نبود ساز و کار‌های پزشکی و درمانی مناسب، شرایط ترسناک‌تر از هرجای دیگر دنیا جلوه می‌نمود.

کرونا مراسم، گردهمایی، عزاداری، جشن و سرور و اعیاد را یک به یک از دور خارج کرد و این برای مردمی که اساسا دلخوشی متنوع و مطلوبی در دسترس نداشتند، گران تمام شد که البته شاید برای ایرانیان بزرگترین فقدان، از دست دادن جشن سال نو و مناسبات پیش و پس از آن بود.

اولین عید کرونایی شنیدنی بود نه دیدنی

عید ما پس از کرونا است، امسال در خانه می‌مانیم، وعده ما دید و بازدید مجازی، عیدی تلفنی و ... از جمله صد‌ها هشتگ و پیام‌هایی بود که در شبکه‌های اجتماعی و تلویزیونی ظاهر شد و سعی بر آن بود هرطور که شده با تشویق مردم به خانه نشینی، شیوع سریع کرونا متوقف شود.

خانواده‌های ایرانی از یک سو با ترس و لرز به رعایت جوانب بهداشتی ماجرا می‌پرداختند تا مبادا یکی شان کرونا بگیرد و از سوی دیگر حالا باید با رفتار جدید یا به نوعی یک تناقض بزرگ خو می‌گرفتند، یعنی دست گرفتن تلفن همراه، تبلت و یا ملزومات الکترونیک دیگر برای تبریک عید، درحالیکه سال قبلش دور یک سفره نشستن و سر در گوشی نکردن یک مزیت بزرگ و توصیه بزرگان بود.

سبزه عید

زمانه به قول قدیمی‌ها دستی دستی با یک ویروس عوض شد، شاخص‌ها هم تغییر کردند مثلا تا سال پیش از کرونا که ادب حکم می‌کرد کوچکتر‌ها به خانه بزرگتر‌ها بروند، اما حالا دیگر شعور حکم می‌کرد در خانه بمانند و از خود و دیگران محافظت کنند.

اساساً وقتی نفس کشیدن تان برای دیگری عواقب جبران ناپذیری در پی داشته باشد، دیگر شاید جرأت یا لذت از در خانه بیرون رفتن از شما سلب شود، این دقیقاً همان سین سلامت نخواستنی‌ای بود که کرونا به مردم تحمیل کرد تا فرصت مزه کردن آجیل‌های نمکی مختلف، شیرینی‌های رنگارنگ، خریدن ماهی قرمز و ترتیب دادن سفره‌های خلاقانه هفت سین برای به رخ کشیدن سلیقه به اطرافیان را از بین برده باشد.

حاج قناعت بزرگ محبوب یک خاندان که می‌گوید سر و صدای نوه هایش در اولین روز عید تا چند خانه آن ورتر می‌رفت، حالا صدای جست و خیز کردن موش پشت تخته‌های انباری را با همسرش از وسط حیاط می‌شنود، او درمانده از تنهایی و دل گرفته از این بلا، با لبخندی دردناک به همسرش اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: امسال البته پول دار شدیم، چون این اسکناس‌های نوی عیدی بچه‌ها هم روی دست من و حاج خانوم مانده است.

عید نوروز

این زندگی، زندگی میشه، نکنه یه زندان بمونه!

این فقط بزرگتر‌ها نبودند که کرونا آن‌ها را از تک و تا انداخت، به طور مثال سبحان دانش آموز پایه دهم می‌گوید یادش نمی‌آید هیچ‌وقت موهایش اینقدر بلند و خوابش به این اندازه نامنظم بوده باشد.

او از تعطیلی مدرسه‌ها و فرار از درس و امتحانات اوایل خوشحال بود، اما تاکید می‌کند در همان تعطیلات عید از اتفاقات تکراری خسته شد، می‌گوید: دوست داشتم مدرسه نباشم، اما دوست نداشتم همیشه در خانه، جلوی تلویزیون یا روی تخت نشسته باشم، واقعاً گاهی اوقات فکر می‌کردم همه چیز مثل فیلم‌ها از حرکت ایستاده و می‌رفتم پنجره را باز می‌کردم و با حرکت یک ماشین از توهم بیرون می‌آمدم.

این می‌تواند تجربه خیلی از جوانان و نوجوانان ایرانی باشد که تغییر سبک ناگهانی زندگی حالا برای شان دشواری‌های زیادی به بار آورده هرچند بزرگتر‌ها شاید تصور کنند زندگی به وفق مراد کودکان و نوجوانان شان است.

این زندگی یکنواخت ممکن است برای کودکان و نوجوانان عوارض نامطلوبی به همراه داشته باشد، به طور مثال زهرا وحدت شریعت پناهی متخصص تغذیه از چاقی دانش آموزان در دوران کرونا می‌گوید و تاکید می‌کند: کم تحرکی، تماشای تلویزیون، بازی با رایانه و...، باعث شده کودکان و نوجوانان ما روز به روز چاق‌تر شوند.

راضیه خانوم که کارمند و مادر یک فرزند است، دیدگاهش کمی فرق دارد، ابتدا با شوخی می‌گوید وقتی در تعطیلات عید دور هم جمع نمی‌شویم، بنابراین کمتر حرف می‌زنیم و این‌خودش کلی خوب است، اما در ادامه حرفش را با نگرانی تمام می‌کند: انصافاً الان قدر داشته‌های کوچک مان را بیشتر می‌دانیم، اما نمی‌دانم این زندگی ما مثل قبل میشه، چون اینجور با ترس نفس کشیدن که اسمش زندگی نیست.

ماهی قرمز

 رسم شیرین عید در مازندران البته قبل از کرونا!

مازندران یکی از استان‌هایی است که شاید بتوان گفت هر شهر و روستای آن برای مناسبتی، چون عید، رسم های منحصر به فرد خود را دارند و هرکدامشان هم به اعتقادات و باور‌های بومی آن‌ها گره خورده و برایشان اهمیت فراوانی دارد.

اما آنچه که شاید در بین بیشتر مردم مازندران رسمی مشترک باشد این است که آن‌ها هنگام تحویل سال دور سفره هفت سینی که با ظرافت و به سلیقه خانم خانه چیده شده می‌نشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل سال می‌خواند منتظر سال نو می‌شوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام می‌داشتند.

اتفاق خاص و متفاوت این است که بعد از تحویل سال نو، کسی که به عنوان مادرمه انتخاب شده با مجمعی که در آن قرآن، آیینه، آب، سبزه و شاخه‌های سبز جوان قرار دارد وارد خانه می‌شود، چهارگوشه اتاق‌ها را آب می‌پاشد قرآن را کنار سفره هفت سین می‌گذارد و شاخه‌های سبز (درخت آلوچه) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق می‌گذارد.

دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با مرغ یا گوشتی را که درست کرده روی سفره می‌گذارد. علاوه بر آن غذایی به عنوان خیرات برای اموات می‌پزند و بین مردم پخش می‌کنند. در غروب شب اول سال به این اعتقاد که چراغ خانه آن‌ها همیشه روشن و نورانی باشد، به سر در خانه‌ها شمع یا شعله آتش آویزان می‌کنند.

هرچند بدبین‌ترین‌ها هم فکر نمی‌کردند زندگی شان یک سال و نیم با دست و پنجه نرم کردن با یک ویروس گره بخورد، و با خود می‌گفتند تکنولوژی قرن بیستم ظرف چند ماه کلک کرونا را می‌کند، اما گویا قصه کرونا سر دراز دارد و اگر در بر همین پاشنه بچرخد، شاید گرد فراموشی بیشتری روی رسومات دیرینه بشری بپاشد.

گزارش:حامد گلی

انتهای پیام/س

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.