یک منتقد ادبی در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان:

رمان ایرانی گرفتار عجول بودن نویسندگانش شده است/ خلق آثار فاخر در دهه ۹۰ افت کرده است

حسن بیگی گفت:در دهه‌ ۹۰ خلق آثار فاخر افت پیدا کرده است و نویسندگان کمتر به این موضوع پرداخته اند.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، از اواسط دهه ۸۰ و به ویژه از ابتدای دهه ۹۰ سیر صعودی ادبیات داستانی ایرانی اگر نگوییم روند نزولی به خود گرفته است، دیگر شتاب سابق را ندارد، بسیاری از نویسندگان شاخص حوزه انقلاب، دفاع مقدس و حتی اجتماعی نویس‌ها کمتر دست به قلم برده اند و آثار خلق‌شده در این سال‌ها نیز رمان دندان‌گیری از آب در نیامده است.  معرفی نکردن برگزیده بخش ادبیات در دوره‌های متعدد جایزه کتاب سال و جایزه جلال آل‌احمد در این سال‌ها خود گواه این ادعاست. کنار این سکوت نسبی نویسندگان شاخص دهه‌های ۷۰ و ۸۰، جوان‌گرایی البته در ادبیات داستانی دهه ۹۰ رشد یافته و آثار خوبی از نویسندگان جوان در این سال‌ها منتشر شده است، با این حال منتقدان بر این باور هستند که در دهه ۹۰ ما با تولید انبوه، اما ضعیف آثار ادبیات داستانی روبرو هستیم.

به باور این گروه، داوری، سهولت در چاپ، شتابزدگی و تعدد مراکز عرضه داستان کوتاه، مسئله‌های نازل و شخصی نویسندگان، نبود دردمندی و رسالت اجتماعی، نبود اقلیم‌ها و گویش‌های محلی در داستان‌ها، استفاده از مفاهیم و دغدغه‌های تکراری در رمان‌های اجتماعی از جمله مهمترین ضعف‌های داستان کوتاه در سال‌های اخیر بوده است. اما در حوزه رمان نیز وضعیت چندان مطلوب نیست، داوران جوایز مختلف ادبی، منتقدان و... معتقدند که رمان ایرانی در سال‌های اخیر گرفتار عجول بودن نویسندگانش شده است، از این رو رمان‌های ناپخته، گرفتار ضعف‌های تکنیکی و ساختاری فراوان در این سال‌ها شده است.

ابراهیم حسن بیگی نویسنده و منتقد ادبی کشورمان در خصوص فراوانی سوژه‌ها و ظرفیت‌ها در ادبیات و کاهش انتشار آثار فاخر در حوزه ادبیات گفت: در هر دوره‌ای نوساناتی وجود دارد مثلا در دهه‌ ۷۰ ادبیات وضعیت بسیار خوبی داشت و دائما کار‌های هنری و خوبی ارائه می‌شد، اما در دهه‌ ۹۰ خلق آثار فاخر افت پیدا کرده است و نویسندگان کمتر به این موضوع پرداخته اند.

حسن بیگی با اشاره به لوازم و امکانات مورد نیاز برای رشد و شکوفایی ادبیات داستانی و نویسندگان متعهد حوزه انقلاب اسلامی، اظهار داشت: یک بخش آن مدیریت فرهنگی کشور است یعنی مدیریت برنامه ریزی نهاد‌های فرهنگی به معنای این است که شرایط محیطی جامعه را فراهم کند به عنوان مثال برنامه ریزی مدیران فرهنگی ما باعث کتابخوان شدن افراد جامعه می‌شود و این برنامه ریزی حس رقابت و انگیزه را در بین نویسندگان افزایش می‌دهد و همه‌ این شرایط رشد فرهنگی جامعه را برای دیده شدن آثار فاخر و ارزشمند حوزه ادبیات داستانی فراهم می‌کند.

این منتقد ادبی افزود: اگرمسئولان برنامه ریزی مناسبی در حوزه فرهنگ و ادبیات کشور نداشته باشند طبیعی است که مردم کتاب نمی‌خوانند، نویسندگان انگیزه‌ای برای نوشتن ندارند و ناشران برای چاپ کتاب هایشان با مشکل کمبود کاغذ مواجه می‌شوند. مثلا مردم به سینما علاقه دارند، اما قطعا تعداد سالن‌های سینما در جامعه به نسبت تعداد افراد بسیار کم دیده می‌شود. شاید همان سینما‌های قدیمی سالن‌های بزرگ‌تر و کوچک تری داشته باشند، ولی امروزه سینمایی ساخته نشده است. به نظر می‌رسد حمایت دولت می‌تواند برای بهبود وضعیت فرهنگی کشور مسئولان فرهنگی را وادار به برنامه ریزی برای بالا بردن کیفیت فرهنگ جامعه کند تا اوضاع خوبی را در آینده داشته باشیم.

این نویسنده با اشاره به عوامل موثر در تشویق نویسندگان جوان دست به قلم در حوزه ادبیات داستانی اظهار داشت: از نظر همه‌ ما افراد جوانی که علاقه به نویسندگی دارند باید کتاب‌ها و رمان‌های زیادی بخوانند. ولی بحثی که در بین تمام ما نویسندگان مطرح می‌شود این است که مسیری که جوانان تازه وارد برای نوشتن ادبیات داستانی انتخاب می‌کنند نباید یک مسیر زندگی لطیف، آرام و بدون دغدغه باشد. بلکه در دوران زندگی گرفتار شدن در مشکلات، موانع و هیجانات تجربه‌های خوبی برای نویسنده هستند. نویسنده‌ای که زندگی آرام و ساکتی داشته باشد، نمی‌تواند نویسنده موفق و همه جانبه ای در جامعه شود و آن مشکلات هست که نویسنده را نویسنده خوبی می‌کند.

این نویسنده در خصوص علاقه خود به ادبیات داستانی و انتخاب سوژه برای نوشتن داستان هایش گفت:علاقه به ادبیات یک علاقه ذاتی است من به شخصه تصمیم جدی برای داستان نویسی نداشتم. ولی چون در دوره آموزشی خیلی اهل کتاب و مطالعه به خصوص شعر بودم گرایش‌هایی در بنده به شعر در نوجوانی به وجود آمد. تا سن ۲۲ سالگی علاقه بنده به داستان نویسی به وجود آمد و به نظر می‌رسد که منشا بروز استعداد‌های هنری در هر نوجوان و جوانی می‌تواند سیر مطالعاتی در شبکه محیطی خانواده باشد اما شرایط خانوادگی برای من مهیا نبود و کسی در خانواده ما به کتاب، شعر و ادبیات علاقه‌ای نداشت.

وی افزود: برای انتخاب سوژه‌های داستان نویسی تجربه‌ای که در زندگی داریم خیلی موثر است. در سوژه یابی و پرداختن به داستان تجربه ذهنی و زندگی نویسنده و تخیل در کار خیلی به نویسنده در نوشتن کمک می‌کند.

حسن بیگی در خصوص مهم‌ترین دغدغه اش در ادبیات داستانی گفت: هر کسی دغدغه‌هایی دارد که این دغدغه‌ها مشغله ذهنی است و در کل نوشته‌های بنده در سه گروه رمان، داستان نوجوان و کودک و ادبیات دفاع مقدس طبقه بندی می‌شوند. محوریت موضوع دفاع مقدس بنده در دوران جنگ شروع شد که داستان‌های انقلاب ۵۷ را شامل می‌شد در این دوره زیاد نوشته ام و هنوز هم در حال نوشتن هستم. موضوعات دینی مثل رمان حضرت محمد (ص) هم زیاد نوشته ام که در جو رسانه‌های دینی قرار می‌گیرند.

انتهای پیام/

برچسب ها: ادبیات ، معرفی کتاب
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار