ساخت مدرسه اى به نام پدر داروسازى نوین ایران به همت دانشجویان داروسازى

به همت ۴۵ دانشجو و فارغ التحصیل دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در روستای عبدالجبار در هفتاد کیلومتری شهرستان تبریز دبستانی به نام مرحوم عباس شفیعی احداث و دبیرستانی به نام او نامگذاری شد.

ساخت مدرسه اى به نام پدر داروسازى نوین ایران به همت دانشجویان داروسازىبه گزارش حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مدرسه ای که به نام عباس شفیعی پدر داروسازى نوين ايران ساخته شده در روستای عبدالجبار در هفتاد کیلومتری شهرستان تبریز نزدیک شهر ورزقان در میان کوه هایی دور و نقطه ای سردسیر واقع است، زلزله سال 91 ورزقان کاملا ویران کرد و دانش آموزان در یک کانکس فلزی مشغول تحصیل بودند، به گونه ای که در زمستان ها برای حفاظت خویش از سرما در کلاس به دور خود پتو می کشیدند، این دبستان به همت ۴۵ دانشجو و فارغ التحصیل دانشکده داروسازی دانشگاه تهران و تعدادی از ارادتمندان ساحت فرهنگ و اندیشه این مرز و بوم طی 6 ماه به مساحت 90متر مربع با استانداردهای مهندسی روز ساخته و در 22 آبان 96 به طور رسمی تحویل اداره آموزش و پرورش منطقه خواجه شد.

گفتنی است؛ از اول مهرماه 96 دانش آموزان در همین مدرسه مستقر بودند، از طرفی رئیس آموزش و پرورش خواجه وقتی که شور و اشتیاق و همدلی این فرهیختگان را دید و با نام بزرگ عباس شفیعی مانوس شد یک دبیرستان را نیز به نام بلند او مزین کرد تا دانش آموزان این 2 مدرسه دنباله رو راه این دانشمند گرانقدر باشند.

«درست سی سال پیش، آن هنگام که جوان و جویا به دانشکده داروسازی دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل راه یافتیم، بزرگا مردی که تو بودی ، دستان مارا که از تمنا و سرگشتگی پر بود در دستان توانمند خود گرفتی و ما را به دور دست ها رهنمون کردی، فروتنی زمین، شفقت آفتاب و سخاوت دریا در کنار استواری کوه ها و ناکرانمدی فرداها ، همه و همه را در تو یافتیم ،ای دور گشته از دیاران همچنان در یاد یاران جاودانه ای. از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند.

نه که رفته باشی ، گویا تو در همه این سال ها در محل تلاقی ارباب معرفت این دیار ماندی. تا آنان که می آیند را بیاموزی ، آنان که رفته اند را سفارش کنی که چون نسیم خنکای جان خود را به کام مردمان حاجتمند این دیار بچشانند و اینگونه بود که ما همچون حواریون یک مسیح در کنار آن جان شیفته مشق عشق کردیم تا جان گرفتیم و دوباره در ایران بزرگ منتشر شدیم ، اما این بار با ره توشه ای که تو با جانمان آمیختی.

و حال بعد از سی سال ، تصمیم گرفتیم مشق نام لیلی کنیم و خاطر خود را تسلی بخشیم؛ قلمی از همت برداشتیم و سازه ای از اندیشه پی افکنیدیم؛ تا مدرسه ای بسازیم که بر سر در ورودی آن، نام تو نقش گیرد.

و چه خوشتر که این کار در آن خاک بلاخیزی، باشد که دست هراس افزای زلزله، آن سرزمین را در نوردیده باشد.

پس آنگاه گروهی از پروردگان اندیشه تو به همراه تعدادی از ارادتمندان ساحت دانش و فرهنگ این دیار به یکدیگر ساختیم تا نقشی به یاد تو بیافرینیم، تا رنگ اندوه را از آن روستای، مصیبت زده بستریم تا بعد از این هر روز نامت در ذهن و جان کودکان و نوجوانانی باشد که تو با تمام وجود دوست می داشتی و به آنها حرمت می نهادی و به آنها ثمره جانت را می آموختی؛ دکتر عباس شفیعی عزیز: نامت هنوز ورد زبان هاست.»

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار