جمشید مشایخی، داریوش فرهنگ، رضا ناجی، همایون اسعدیان، علی مصفا، علیرضا خمسه، سیروس الوند، بهرام عظیمی، امیرحسین علمالهدی، محمد شایسته، سعید راد، علیرضا رئیسیان، امیر حسین شریفی، جواد نوروزبیگی، فرهاد توحیدی، مسعود جعفری جوزانی، عبدالله اسکندی، علیرضا تابش، ابراهیم مختاری، حسن فتحی، ابوالحسن داوودی، محمود گبرلو، محمدمهدی حیدریان، محمد حیدری و حسین پاکدل از جمله حاضران در این مراسم هستند.
در این مراسم جواد طوسی منتقد سینما به روی صحنه آمد و
اظهار داشت: چه سال بدی بود؛ ویژگی بارز علی در موقعیتی که من به طور
مستمر با وی همراه بودم، استقلال عمل بود.
وی
ادامه داد: معلم رفاقت را از دید خود معنا میکرد که جاذبه و دافعه خود را
داشت و ترکیب متناقضی از رندی و قلندری حافظ و دون کورلئونه پدرخوانده. او عاشق سینما و کار بلد بود.
طوسی گفت: استقلال عمل او، گاهی او
را به فردی دردسر ساز تبدیل میکرد اما میشد به عنوان مشاور اساسی در اتاق فکر روی او حساب کرد.
وی گفت: یکی
از عاشقانههای علی معلم پدرخوانده بود و سعی میکرد ویژگیهای اخلاقی را
با فرهنگ خود تطبیق دهد و هیچگاه به نقطه رضایت نمیرسید و ما باز هم
دیر رسیدیم.
سپس
مسعود جعفری جورانی گفت: به زعم من علی معلم، سپه سالار سینما و جزو کسانی
بود که در دهه هفتاد، خواست برای سینما بسترسازی
کند. او اعتقاد داشت، سینما تصویر است و برای همین به دنیای تصویر رسید. او
برای سینما بسترسازی میکرد. علی معلم مشعل سینما را با تمام وجود روشن کرد.
وی
ادامه داد: مرحوم معلم برای رسیدن به هدف استراتژی داشت و با نگاههایش افراد
خودخواه را اذیت میکرد. او راه را برای سینما باز میکرد و هر جا که حضورش
لازم بود، افراد خودخواه را کنار میزد.
جعفری جورانی گفت: همه وجود
علی معلم انرژی و آتش زندگی بود. او افقهای دورتر را میدید و بسترسازی می
کرد. سینماگران از قلم او هراس داشتند و جمع را می فهمید و رهبری جمع را
هم می فهمید.
وی ادامه داد: من ساعتها مرگ علی معلم را باور نمیکردم و
وقتی باورم شد فکر کردم، چرا علی؟! اگر بنا به رفتن باشد، ما باید برویم نه
او. من یکی از عشاق علی معلم هستم. معتقدم ما نمیتوانیم کاری که او کرد را انجام
دهیم.
این کارگردان گفت: علی معلم، تاثیرگذارترین اهل قلم و اهل سینمایی بود که می شناسم.
در ادامه سعید راد اظهار داشت: شاید بیش از شش بار من
و علی معلم به بهشت زهرا رفتیم؛ حیف که خیلی زود نوبت او رسید. او پر از
عشق بود و برای خرج عشق همیشه دست به جیب بود. مثل جشن حافظی که هر ساله به
راه می انداخت.
وی ادامه داد: علی معلم به
وسعت خود سینمای ایران بود و من هنوز میخواهم باور کنم که خبر مرگش شایعه
است. ما همیشه دیر میفهمیم که چه بزرگانی را از دست دادیم.
در
ادامه ابوالحسن داوودی کارگردان سینما گفت: من در خیلی از مراسم صحبت کردم
اما تا به حال در مراسم ختم هیچ دوستی صحبت نکردهام و نمیدانم چرا
آدمها حرفهایشان را زمانی میزنند که دیگر وقتی برای حرف زدن نیست.
سپس جهانگیر الماسی به روی صحنه آمد و گفت: وای، من
باور نمی کنم! من علی معلم را وقتی شناختم که جوانی دانشجو بود. اینجا
قسمتی از یک کتاب را که علی بسیار دوست داشت، برایتان قرائت می کنم.
در ادامه حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی ارشاد به روی صحنه آمد و گفت: ما
همه امروز در ختم علی معلم عزاداریم و من این ضایعه را به جامعه هنری تسلیت
میگویم. علی معلم دو وجه داشت، وجهی در سینما و وجهی در مطبوعات. خیلی از
سینماگران از کار مطبوعاتی به سینما آمدند. علی معلم پایمردی کرد و
امیدوارم خدا او را در جوار رحمتش پذیرا باشد.
سپس آذر معماریان، همسر وی به روی صحنه آمد و گفت: علی به عشق شما این همه سال کار کرد و ممنونم از شما که روز رفتنش این جا حضور پیدا کردید. از همه کسانی که در این دو روز که روحم نبود، کنارم بودند ممنونم.
وی ادامه داد:من از نوزده سالگی با این مرد بودم و همیشه می گفتم کاش دوربینی داشتیم و تک تک لحظه های علی معلم را ضبط میکردیم. او می خواند و می نوشت تا شاید بتواند برای سرزمینش کاری کند.
در پایان مراسم منوچهر شاهسواری به روی صحنه آمد و گفت: بدون امید و بدون ایمان، نا امیدی ورطه مهلکی است که ما را به خود می کشد و سینمای ایران با تمام فراز و نشیبهایش یادآور امید و ایمان است.
وی ادامه داد: سپید پوشی، سپید مویی و سپید دلی علی معلم را دیدیم. او برای من تنها یک روزنامه نگار نبود، علی نرفته است. او تازه آغاز کرده است و یقین دارم که هیچ چیز نمی تواند سینمای ایران را وارد شکاف کند. سینمای ایران مرهمی است برای همه شکاف ها و ایمان ها.
گفتنی است؛ علی معلم، مدیر مسئول و سردبیر نشریه دنیای تصویر، بنیانگذار جشن سینمایی تلویزیونی حافظ، مدرس، مجری و برنامهساز و تهیهکننده سینما در سن 54 سالگی و در پی حمله قلبی، دار فانی را وداع گفت.
علی معلم سال 1341 در دامغان متولد شد. در رشتهی سینما تحصیل کرد، در دهه شصت فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و در سال 71 با تاسیس ماهنامه «دنیای تصویر» فصل تازهای را در مطبوعات و رسانههای سینمایی رقم زد.
انتهای پیام/