نویسنده فیلمنامه «چراغ های ناتمام» در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان:

فیلمنامه چراغ‌های ناتمام برگرفته از ماجرای واقعی است

«چراغ های ناتمام» نقش تعهد اهل قلم را در جهانی که مناسبت‌ها به دلیل فضای نوین دستخوش تغییر شده، بازگو می‌کند.

جسوربه گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فیلم سینمایی «چراغ های ناتمام» درباره دغدغه‌های یک نویسنده است و نقش تعهد اهل قلم در جهانی که بسیاری از مناسبت‌ها به دلیل فضای نوین دستخوش تغییر گردیده است، را بازگو می‌کند. برای اطلاع بیشتر از چگونگی نگارش فیلمنامه این اثر متقاضی برای جشنواره سی و پنجم فیلم فجر به سراغ محسن جسور؛ نویسنده جوان و خلاق «چراغ های ناتمام» رفتیم تا از دغدغه‌اش برای شکل گیری این اثر بدانیم. محسن جسور در گفت و گوی پیش رو از شکل گیری ایده اولیه تا چگونگی رسیدن به متنی آماده برای اجرای نهایی سخن گفته است.


* آقای جسور از نطفه شکل‌گیری فیلمنامه «چراغ های ناتمام» بگویید و اینکه با چه ذهنیت و دغدغه‌ای به سراغ چنین موضوع و متنی رفتید؟

در ابتدا طرح فیلمنامه‌ای به نام «فصل آمدن» داشتم که قرار بود، توسط دوست فیلمسازی به فیلم تبدیل شود که میسر نشد. بعد آقای مصطفی سلطانی داستانی واقعی را برایم تعریف کرد که بعد از شنیدنش دیگر درگیر آن شدم. قصه عجیبی بود که قابلیت دراماتیک بالایی برای تبدیل شدن به فیلمنامه سینمایی داشت. آقای سلطانی که طرح قبلی مرا هم خوانده بود، پیشنهاد جالبی به من داد که با استفاده از آن طرح قبلی و داستان واقعی فیلمنامه ای سینمایی بنویسم.

* آن داستان واقعی که آقای سلطانی برایتان تعریف کرد، چه بود؟

قصه درباره نویسنده ای بود که سفارشی برای نگارش کتابی درباره یک شهید دریافت می کند و به دلیل پیدا نکردن اطلاعات کافی واقعی از انجام این کار عذرخواهی می کند تا این که بعد از چند روز تلفن خانه اش زنگ می خورد. شخصی در آن سوی تلفن تمام مشخصات و اطلاعات آن شهید را به او داده و آدرسی هم برای دانستن اطلاعات بیشتر به او می‌دهد. آن نویسنده به دنبال آن آدرس رفته و وارد روستایی می شود و می بیند که پسربچه ای با یک دوچرخه آنجا منتظرش ایستاده و او را به خانه‌ای می‌برد. در آنجا پیرمرد و پیرزنی را می‌بیند که او را می‌شناسند و می‌گویند که آن شخصی که به شما زنگ زده هر روز با ما هم تماس می‌گیرد. شاید باورش در واقعیت مشکل باشد اما آن کسی که تماس گرفته بود، خود شهید بوده است! این داستان واقعی است اما آنقدر عجیب و عمیق است که شاید درکش مشکل باشد.

* بخشی از این داستان واقعی به عنوان هسته اصلی روایت در فیلمنامه «چراغ های ناتمام» استفاده شد؟

بله، من بر اساس برداشتی از این داستان واقعی و طرح قبلی ام که داستانی درباره یک زن و شوهر جوان بود، فیلمنامه «چراغ‌های ناتمام» را نوشتم. آن طرح هم در فضای خاصی روایت می شد. ساختن این گونه داستان‌ها شاید چنان فراواقعی است که ساختش نیاز به پیش فرض هایی برای پذیرش مخاطب دارد. به دلیل این که داستان واقعی فراتر از درک مخاطب تصور می‌شد، دیگر نمی خواستیم به آن بپردازیم. چرا که تنها از طریق فرم‌های دیگری در فضای تخیلی قابلیت سینمایی شدن داشت. از این نظر با تلفیق طرحی دیگر با این داستان به فیلمنامه «چراغ های ناتمام» رسیدم.

* یک نوع فضای ذهنی گرایی در فیلمنامه «چراغ های ناتمام» حاکم است که در چارچوب موقعیت محوری فیلمنامه مبنی بر نگارش کتابی برای یک شهید قرار گرفته است. این ذهنیت گرایی از چیست؟

ما در اطراف خود بسیاری از این مفاهیم مانند کرامت و معجزه را می بینیم؛ اما پرداخت این گونه مضامین در سینما معمولا با نتایج خوبی همراه نبوده است. بنابراین سعی کردم از طریق داستانی در مجاورت داستان واقعی به فیلمنامه «چراغ‌های ناتمام» برسم. یک نوع ذهنیت‌گرایی که همسو با واقعیت نویسنده است.

ایده اولیه نویسنده ای که تن به نگارش هر متنی نمی‌دهد، به تنهایی جذابیت بالایی برای طرح و نگارش فیلمنامه دارد. از طرفی تعهد اهل قلم مساله ای مهم نزد نویسندگان خواهد بود و نکته جالب این که سید مرتضی آوینی از جمله افرادی بود که به این مساله توجهی ویژه داشت.

نمی خواهم در میان حرف هایم از شخصیت بزرگی مانند سید مرتضی آوینی وام بگیرم اگرچه در زندگی همیشه تحت تاثیر شهید آوینی بودم و اینها مهم‌ترین انگیزه ها و الگوهایم برای نوشتن بودند. نگاه شاعرانه مرتضی آوینی چند پله مرا رشد داد. آثار نویسندگان بسیاری را هم خواندم اما تنها به لحاظ تکنیکی برای من خوب بودند و تاثیر روحی در من نداشتند. در کل نوشتن داستانی که به احوالات روحی یک نویسنده می پردازد، برایم مهم بود. چرا که به نظرم نویسنده‌ها شخصیت‌های جذابی هستند که متاسفانه در کشورمان چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرند.

* در بخشی از فیلمنامه «چراغ های ناتمام» هم شاهد مواجهه شخصیت «جلال» با برخی از نویسندگانی هستیم که گویا آرمانی ندارند.

نویسندگی با خود تعهد می‌آورد. قدیمی‌ها می‌گفتند که نمی‌شود جو بکاری و بعد گندم درو کنی. به نظرم خیلی از نویسندگان خارج از هرگونه نگاه ایدئولوژیک آدم‌های ایده آل طلبی هستند. برای همین وارد نویسندگی می‌شوند. حالا اگر برخی‌ها با این کار کاسبی می‌کنند، مساله دیگری است و ما در فیلم از این‌ها نقد کردیم. نویسندگان قربانی جریان های نابسامان شده اند. متاسفانه در حوزه نشر و ادبیات بسیاری از نویسندگان اندیشمند فضای مناسبی برای فعالیت ندارند.

آرمان خواهی شخصیت «جلال» چقدر در فیلمنامه به ظرافت درآمد؟ چون با نویسنده ای مواجه هستیم که بیشتر جهانش درونی است!

بله، من این شخصیت را کاملا درونگرا می‌دیدم. البته بعد از بازنویسی دوستان مقداری از درونگرایی کم شده است و بیشتر تبدیل به مواجهه شخصیت با جامعه پیرامون شده و جاهایی از رفتار «جلال» بیرونی است. برای من سکوت، تنهایی و درونگرایی این شخصیت مهم بود. امیدوارم این درونگرایی مانع ارتباط شخصیت اصلی با مخاطب نشده باشد.

* «جلال» را می توان نماینده ای از طیف جریان نویسندگان انقلابی دانست؟

خیلی از مشخصات فکری نویسنده را نمی‌خواستیم به شکل واضحی نشان دهیم؛ اما قطعا کاراکتر «جلال» آرمان دارد و پای آن ایستاده است. «جلال» نماینده قشری از نویسندگان متعهد ما در حوزه نشر می‌تواند باشد. البته به نظرم حوزه سینما در زمینه نویسندگی خیلی عقب تر از حوزه ادبیات ایستاده است. ما در ادبیات به شدت آدم های قدرتمندی داریم که خیلی غریب دارند، قلم می زنند و خیلی ها اساتید بنده هستند. اتفاقا این جماعت نه رانت خوار هستند و نه اهل این هستند که سفارشی قبول کنند و همیشه هم مورد هجمه هایی قرار می گیرند.  

«جلال» در میان همه رنج هایی که در زندگی دارد با مواجه شدن با گنجینه خاطرات شهدا به شرایط تازه ای می رسد. این نوع تلفیق میان جهان واقعی و تخیلی چگونه در فیلمنامه شکل گرفت؟

«جلال» از طریق اتفاقی که برایش می‌افتد به یک معرفتی می‌رسد که نگاهی اشراقی بر او مشرف می شود. آن نگاه اشراقی و تکیه کردن به دانش معرفت شناسانه در واقع کمکش می‌کند که به یک داستان با ارزش دست پیدا کند. در کوله‌ای که پُر از ندانسته‌هاست. در زمینه تلفیق جهان واقعی و خیالی هم تلاشمان را کردیم تا این 2 جهان به خوبی در کنار هم قرار بگیرند. امیدوارم تلاش گروه برای مردم خوشایند باشد و تبدیل به فیلمی خنثی نشده باشد. ما بارها فیلمنامه را تغییر دادیم تا در نهایت به این فیلمنامه رسیدیم. به هر حال از ساخت این فیلم دغدغه مند راضی هستم، چرا که همه بچه ها با تمام وجود برای تولید این کار آمدند و تلاش کردند.



انتهای پیام/


 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار