به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری، شب اول زمستان را گت چله می نامند و در این شب بنا به سنت دیرین همه افراد خانواده دور هم جمع می شوند و با خوردن هندوانه، انار و سایر میوهها، ماست و آجیل، سرمای فصل زمستان را از خود دور میکنند.
اعتقاد بر این است که با خوردن ماست یا هنداونه در شب یلدا، هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد.
در این شب دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود، از هفت خانه چیزی می گیرند، اگر کسی آنها را ندید و نشناخت، حتماً به آنچه نیت کردند، خواهند رسید.
طوبی اصانلو کارشناس مردم شناسی در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان گفت: مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می شود و در این شب، زنان خانه از صبح روز آخر پاییز خانه را برای بر پایی یک مراسم کوچک سنتی آماده می کنند و در این شب حتما برنج پخت می کنند.
وی افزود: مردم منطقه اعتقاد دارند که این شب یک شب خوب و شادی آور است.
اصانلو گفت: آجيل و شب چره كه شامل دانه هايی چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و كدو، بادام، پسته، فندق، كشمش، انجير و توت خشک است، هم فراموش نمی شود.
این کارشناس مردم شناسی افزود: برخی از خانواده ها در شب يلدا، پس از خوردن شام، برای شب نشينی شب يلدا به خانهً خويشاوند بزرگتر می روند.
وی گفت: در سال های نه چندان دور مردم روستاها كه به بستنی يا ساير تنقلات در فصل زمستان دسترسی نداشتند از مخلوط كردن برف و شكر نوعی فالوده درست می كردند و می خوردند.
اصانلو افزود: خوشحال ترين افراد خانه در چله شو بچه های خانه هستند و قبل از تناول شب چره، پدر خانه لای قرآن را می گشايد و يک صفحه از آن را قرائت می كند، برای اموات خود و اهل محل از دوست و آشنا درخواست آمرزش از درگاه خداوند می كند.
این کارشناس مردم شناسی گفت: مردم روستاهای مازندران در شادی و مراسم چله شو، حال خانواده هايی كه بر اثر وقوع اتفاقی ناراحت كننده نمی توانند در اين شب شادی كنند را رعايت کرده و حتی بزرگان و بستگان درجه يک، شب چله را در اين خانواده ها سپری می كنند تا بتوانند التيام بخش درد و اندوه آنان باشند.
اصانلو افزود: در اين شب طولانی سرد و برفی و در كنار بخاری های هيزمی و كرسی های گرم، بسياری از قول و قرارهای زندگی در بين اقوام و محلی ها تبادل نظر می شود و دراين شب بيشتر شب چره ها مثل حلوا، كيک، شيرينی و گندم برشته حاصل سليقه و هنر زنان و دختران خانه است و بنا به سليقه زنان خانه شاخه ای از گل يا سبزه در سفره چله شو قرارداده می شود.
وی گفت: بعضی از خانواده ها يک بره نوزاد (ترجيحا سفيد رنگ) را برای خير و بركت در خانه می آورند و بزرگترها اعتقاد دارند كه در اين شب زمين نفس می كشد و از اين به بعد روزها به اندازه يک جو بلند شده و شب ها كوتاه می شود.
فرهنگ معین در باره یلدا چنین توضیح داد: دراز ترین شب سال، شب اول برج جدی، شب چله بزرگ زمستان، این کلمه در سریانی به معنی میلاد است و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کردند از این رو بدین نام نامیدند.
از قدیم الایام ایرانیان چنین شبی را با دور هم نشستن و خوردن تنقلات و میوه ها و گفتن قصه و خاطرات و به اصطلاح صحبت های قدیمی شب را به صبح می رساندند و معتقد بودند در چنین شبی خورشید متولد می شود و طبیعت جان دو باره می یابد چرا که از فردای آن شب، روز بلند تر می شود و شب کوتاه تر. این در حالی است که بسیاری از کشور ها و فرهنگ ها چنین زمانی را آغاز سال نو قرار دادند. اعتقاد عده ای بر این است که حضرت مسیح در چنین شبی به دنیا آمد.
اصانلو کارشناس مردم شناسی می گوید: آئین مهر که از جمله آئین های با شکوه ایرانیان قدیم بود، آغاز دی برایشان مقدس بود چرا که معتقد بودند خورشید در چنین شبی از دست اهریمن زشت خو و پلید رهایی می یابد؛ یعنی روز، گرما، نور و روشنایی خورشید نشانه هایی از اهورامزدا، شب وتاریکی و ظلمت وسرما نشانه هایی از اهریمن می باشد و یلدا روز تولد میترا یا مهر است. مردم با مشاهده تغییر و تحول دائمی روز و شب، گرما و سرما به چنین باوری رسیده بودند.
وی افزود: یلدا که از یک طرف شب زایش خورشید(مهر) و از طرف دیگر بلند ترین شب سال و از جهتی هم پایان برداشت محصول صیفی و آغاز فصل استراحت در جامعه ی کشاورزی ایران بود، می توانست زمان خوب و مناسبی برای دور هم نشستن و شادی و سرور خانوادگی باشد. هر ساله این سرور خانوادکی با شکوه هر چه تمام تر نزد ایرانیان انجام می شود و هنوز چند مانده به شب چله مردم به فکر تهیه و تدارک و مقدمات این جشن برمی آیند و بازار رونقی دوباره می گیرد.
اصانلو گفت: دو روز مانده به شب یلدا غالب مردم مازندران دست به کار تهیه مقدمات آن می شوند و مثل همه جای ایران به پاسداشت چنین شبی تلاش وافر می کنند. بعد از شام یا بعضی از خانواده ها شام به خانه فامیل ها یا پدر و مادر یاپدر بزگ و مادربزرگ رفته، بعضی ها هم به همراه خود میوه و خوردنی می برند یا این که به نوبت هرسالی به خانه یک نفر از اعضای خانواده یا فامیل می روند و با خوردن تنقلات، میوه (شب چره)، کنس(kənəs) به خصوص هندوانه و دگر میوه های فصل از جمله پرتقال، نارنگی، لیمو شیرین، سیب، انار تا پاسی از شب می نشینند و خاطره و قصه، سرگذشت تعریف می کنند. مثل تیرما سیزه شو فال حافظ و فال گردو می گیرند.
این کارشناس افزود: در این شب برای دخترانی که نامزد دارند از طرف داماد خرجی فرستاده می شود، یعنی داماد تمام چیز هایی که برای شب چله لازم است به اضافه مرغ و ماهی ،در یک خوانچه می چیند و بعد از غروب آفتاب به خانه ی عروس می فرستد.
اصانلو گفت: پشت زیک و شکر ل له دو شیرینی پرطرفدار بین مردم مازندران در این شب بوده است.
وی افزود: مردم آمل معتقدند در چنین شبی هر که هندوانه بخورد در طول سال به خفقان و گرفتگی قلب دچار نمی شود و هم چنین اگر کسی تا صبح کنار جوی بیدار بماند وظرف مسی را در دست گرفته و مرتب بگوید: مثلا کاسه طلا کاسه طلا در سپیده دم کاسه مسی طلا می شود.
کارشناس مردم شناسی گفت: مردم ساری اعتقاد دارند اگر در شب چله پیر زن گریه کند هوا بارانی می شود، اگر پنبه را از توی لحاف خود بیرون بریزد برف خواهد بارید. اگر گردنبند خود را پاره کند حضرت صاحب زمان (ع) ظهور می کند و دنیا آخر می شود و هر کس در شب چله یک قاچ هندوانه بخورد در طول سال به درد دندان مبتلا نمی شود. شب چله را شب خدا می دانند و می گویند هر کس در این شب دعا بکند، خداوند دعایش را مستجاب می کند.
وی افزود: در کلاردشت طایفه ای از کردان اهل حق شب چله جشنی می گیرند که تا پنج شب ادامه دارد و بهترین غذاها را می پزند و به وسیله ی سیدی که مرشد و ییر آنان است تبرک شده و بین حاضران تقسیم می شود.
اصانلو گفت: در شهسوار اعتقاد دارند خوردنی های شب چله باید چهل رقم باشد. اگر کمتر باشد موردی ندارد اما چهل رقم باشد بهتر است. هندوانه حتما باید باشد چرا که با خوردن هندوانه شب اول چله از گرمای تابستان سال دیگر جلو گیری می کند.
وی افزود: در بابل معتقدند در یک لحظه بخصوص که زمان آن معلوم نیست تمام موجودات در پیشگاه خداوند سر تعظیم فرود می آورند، درختان خم می شوند، آب های رونده گل آلود می شود و تمام این ها در یک چشم به هم زدن صورت می گیرد و هر کس هر آرزویی بکند برآورده می شود.حالا معتقدند تعظیم تمام موجودات برای خداوند درست است اما معلوم نیست شب چله است یا یکی از شب های زمستان.
این کارشناس گفت: در گذشته در این شب مانند « تیرماه سیزه شو ( سیزدهم تیرماه تبری = برابر با دوازدهم آبان ) شیرینی های محلی « پشت زیک = شیرینی کنجد » ، « ماکِلمه = شیرینی برنجک » - غیر از پیس گنده ( آمیزه ای از آرد برنج ، گردو و شکر که ویژه ی جشن تیر ماه سیزّه بود) آماده می شد.
اصانلو افزود: در چله شو که معمولاً جشنی خانوادگی بود و هست، دور هم گرد می آمدند و به خواندن امیری یا تبری ، شعر و فال حافظ می پرداختند.
وی گفت: خانواده های فامیل این شب را تا صبح به هم می رساندند و بر این باور بودند که هر کس در این شب بخوابد، در آن سال روزی و درآمدش کم می شود و هم چنین باور داشتند که در این شب آب ها یک لحظه از حرکت و جریان باز می ایستد و ساکن می شود.
انتهای پیام/