از کلان شهر تا جهان شهر

کلان‌شهرها به محض اینکه در اقتصاد جهانی پسافوردیستی جایگاهی را به خود اختصاص می‌دهند، به عنوان یکی از گره‌های شبکه اقتصاد جهانی، به نقش‌آفرینی می‌پردازند. در این صورت است که یک کلان‌شهر به شهر جهانی ارتقا می‌یابد.

از کلان شهر تا جهان شهربه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با وجود آنکه پیتر هال[1] پیش‌تر در دهه هفتاد میلادی، به اصطلاح World City در نوشته‌های خود، اشاره کرده بود اما این مفهوم به طور رسمی در دهه هشتاد میلادی وارد ادبیات مسائل مرتبط با مطالعات شهری شد. پس از این دوره و طی دهه نود میلادی نیز اصطلاح Global City باب گردید. نوشتار پیش‌رو به تفاوت این دو مفهوم و جایگاه آنها در ساختار نظام شهری می‌پردازد.واژهCity Global در مفهوم شهر جهانی، مرکب از دو واژه Globe و Blob می‌باشد که Blob برگرفته از Bubble یعنی حباب است و در قرن بیستم به وجود آمد و به فرایند جهانی شدن که معنای متأخر دارد اشاره کرده و معنای ضمنی گسترش، وسعت یافتن و فراگیری را در خود نهفته دارد. در حالی که City World یا جهان‌شهر، خاستگاه بسیار قدیمی‌تری دارد و در انگلیسی کاربرد فراوان داشته است. میان جهان‌شهرها[2] که فریدمن مطرح ساخته و شهرهای جهانی[3]، اندکی تفاوت وجود دارد. اولی بیشتر بر شهرهایی تأکید می‌کند که محصولات و کالا می‌سازند؛ در حالی که دومی (که توسط ساسکیا ساسن[4] مطرح شده است) بر جنبه خدماتی شهر جهانی اشاره دارد.

جهان‌شهر، محلی است که معمولاً با تمرکز فراوان نمایندگی‌ها یا تشکیلات مرکزی سازمان‌های بین‌المللی، صندوق‌های اعتباری، بانک‌ها، بورس‌های اوراق بهادار و شرکت‌های غول‌آسای چندملیتی ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ مانند نیویورک، توکیو و لندن. اگرچه همه شهرهای جهانی، از جمعیت فراوان برخوردارند اما بزرگ و پرجمعیت بودن، الزاماً به معنای جهانی بودن نیست (Schulman, J. F, 2001).

در مقابل، ساسن، شهرهای جهانی را صرفاً مراکز مالی قلمداد نکرده و از نظر او مالیه بین‌المللی، تنها یکی از خدمات پیشرفته‌ای است که در شهرهای جهانی به عنوان مراکز تولید پساصنعتی ارائه می‌شود. با اینکه منابع مالی و بانکداری بین‌المللی، یکی از مبانی فرضیه‌ ساسن هستند، اما از ارزش پایین‌تری نسبت به بنگاه‌های ارائه‌دهنده خدمات پیشرفته برخوردارند. شهر جهانی ساسن الزاماً فقط محل دفاتر و استقرار شعبه‌های مرکزی شرکت‌ها و بنگاه‌های چندملیتی نیست (Beaver stock,etal ,1999: 44). شهر جهانی، تنها در مناطقی از خود دارای ارتباط با شبکه است که خدمات برتر را ارائه می‌کنند؛ در حالی که در جهان‌شهرها این ارتباط می‌تواند دربردارنده کل منطقه مادرشهری باشد. مثلاً مکزیکوسیتی با آنکه به جریان سرمایه و اطلاعات بین‌المللی پیوسته است، اما این پیوند در مناطق حاشیه‌ای آن وجود ندارد و تنها بخش اندکی از آن در شبکه قرار دارد. در نظریه شهرهای جهانی ساسن، اهمیت یک شهر، به توانایی آن برای ایجاد بازاری با مزایای خاص که مورد نیاز بنگاه‌های چندملیتی است بستگی دارد تا این بنگاه‌ها بتوانند ملزومات روزافزون استراتژی مکان‌گزینیِ خود و زنجیره تأمین کالاها را فراهم کنند. بنابراین تأکید ساسن صرفاً بر قدرت نیست بلکه بر تولید نهاده‌هایی است که توانایی کنترل جهانی و قدرت را به وجود می‌آورند و به زیرساخت مشاغلی که در تولید چنین نهاده‌هایی نقش دارند، توجه می‌کند. او به مرکزیت شهرهای جهانی اشاره دارد و زیرساخت‌هایی که در قالب بنگاه‌های خدماتی متجلی می‌شوند را عامل اصلی جهانی شدن یک شهر می‌داند (Pacione, M, 2011).

برخلاف ساسن، نظریه جهان‌شهرهای فریدمن، با ساختار مرکز- پیرامون شناخته می‌گردد و اهمیت شهرها متناظر با کارکردهای کنترلی آنها در سطح جهانی مطرح است؛ از این رو ارتباط میان جهان‌شهرها، سلسله‌مراتبی است و قدرت، نقش اصلی را در تعیین این شهرها بر عهده دارد (Friedman, J,1995).

ساسن نیز تفاوت این دو اصطلاح را چنین بیان می‌کند: «تفاوت بین دو مفهوم کلاسیک و مدرن فوق، در سطح عام و خاص بودن تاریخی آن است. مفهوم اول، نوع مشخصی از بی زمانی را به همراه دارد اما مفهوم دوم، نشانگر یک مرحله اجتماعی، فضایی، تاریخی است. تفاوت اساسی بین ترکیب‌بندی من با فریدمن و گوتز در این است که من بر تولید سیستم اقتصادی جهانی تأکید دارم و این تنها یک موضوع ساده هماهنگی جهانی نیست بلکه تولید ظرفیت‌های کنترل جهانی است (49:2001, Sassen).

کلان‌شهرها به محض اینکه در اقتصاد جهانی پسافوردیستی[5] جایگاهی را به خود اختصاص می‌دهند، به عنوان یکی از گره‌های شبکه اقتصاد جهانی، به نقش‌آفرینی می‌پردازند. در این صورت است که یک کلان‌شهر به شهر جهانی ارتقا می‌یابد و از هر چندین ده شهر جهانی در رقابت با سایر شهرهای جهانی، یکی بالاترین میزان فعالیت در اقتصاد جهانی را به دست می‌آورد و به عنوان یک مکان مرکزی به نقش‌آفرینی می‌پردازد و درحقیقت از شهر جهانی به جهان‌شهر، تغییر وضعیت می‌دهد. به عبارت دیگر، گذار از شهر جهانی به جهان‌شهر، امری دشوار است و شهرهایی که چنین داعیه‌ای را در سر می‌پرورانند باید مورد غربال‌گری‌های متعددی قرار گیرند. به طور کلی، شهرهای جهانی برای اینکه از منافع اقتصاد جهانی، بهره بیشتری کسب کنند همواره تمایل به جهان‌شهری شدن[6] دارند. این گونه‌شناسی بر این دلالت دارد که هر جهان‌شهر از قبل، یک شهر جهانی بوده و هست ( اما عکس آن مصداق نمی‌یابد) و نقش منحصر پیونددهندگی در سطح جهانی، عمدتاً توسط جهان‌شهرها اجرا می‌شود (9: 2009, Acuto).

سهم توکیو به‌عنوان یکی از «جهان‌شهرها» به واسطه برخورداری از تولید ناخالص داخلی، بالغ بر هزار و 500 میلیارد دلار، فرودگاه‌های بزرگ با عملکرد هاب هوایی، شبکه حمل‌ونقل پیشرفته و متعدد شهری، ساختار اطلاعاتی– ارتباطات شهری فوق‌پیشرفته، مراکز فرهنگی و دانشگاهی با شهرت جهانی، زیرساخت‌های ورزشی حرفه‌ای، آثار متعدد معماری شهری با برند جهانی و همه و همه، موجبات این مهم را فراهم آورده‌اند که این شهر در رده‌بندی جهانی، عنوان دومین جهان‌شهر را برای خود به ثبت برساند.

در مقایسه با توکیو، کلانشهر تهران، به واسطه تولید ناخالص داخلی پایین و عدم‌برخورداری از زیرساخت‌های مطلوب شهری که در مورد توکیو به مهم‌ترین آن‌ها اشاره شد، هنوز به جایگاه‌ حقیقی خود در این مسیر دست نیافته و مسیر بسیار طولانی و پر پیچ و خمی را پیش‌رو دارد تا به سمت یک جهان‌شهر پیش برود. برآورد رسیدن میزان تولید ناخالص داخلی تهران به رقمی معادل172میلیارد دلار تا سال 2020 میلادی، خود مؤید مسیر ناهموار دستیابی این کلانشهر ماکروسفال[7] به توان مناسب برای رسیدن به عرصه‌های مورد انتظار در عرصه جهان شهری شدن است.

منابع

· پارتازیان، کامبیز (1395)، بررسی ماهیت نظام‌های اقتصادی فوردیسم و پسافوردیسم در ایران و پیامدهای آن در نظام‌های اقتصادی- اجتماعی (پیش و پس از انقلاب 57)، رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، دانشکده علوم اجتماعی. تهران.

1. Sassen, S. (2001). The Global City: New York, London, Tokyo, Princeton University Press.

2. Beaver stock, J.V., R.G .Smith & P.J. Taylor. (1999) "A Roster of World Cities, Vol 16, No 6.

3. Schulman, J. F. (2001). Globalization and Development Studies: Challenges for the 21st Century, Sage Publications.

4. Pacione, M. (2001), Urban geography: a global perspective, Rutledge.

5. Friedman, J. (1995). Where We Stand: A Decade of World City, In P .L .Knox And P .J .Taylor (Eds) World Cities in a World System, Cambridge University Press.

6. Acuto, Michele (2009); Localizing the Global City through the "Invisible College” – A (Political) Research Note, http://www.lboro.ac.uk/gawc/rb/rb301.html). Paper no. 301.


[1]- Peter Hall

[2]- World City

[3]- Global City

[4]- Saskia Sassen

[5] - به انقلاب صنعتی سوم، نظام اقتصادی پسافوردیسم (یا نظام اقتصاد اطلاعاتی) اطلاق می‌گردد. پسافوردیسم بر اثر به وجود آمدن روندهای بنیان‌برانداز شرایط حاکمیت تفکر فوردیسم جوانه زد و در طول این دوره، پای به هستی گذارد. این دوره در واقع به واسطه تغییرات در کار، تولید منعطف، تولید گروهی، چند مهارتی، و نقد نظام اقتصادی نظام فوردیسم شکل گرفت. از آنجایی که پسافوردیسم، برداشت ویژه‌ای از نظریه فراصنعتی است عمده توجه آن به جنبه‌های اقتصادی به ویژه اقتصاد شهری است. (پارتازیان، 1395).

[6]- Cosmopolitanism

[7] شهرهایی با ساختار نامطلوب و غیر‌طبیعی کالبدی - فضایی که بدان بزرگ‌سری شهری نیز می‌گویند.

منبع:شهرفردا

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.