عشق به خودروهای بنز و بی‌ام‌و و تماشای فیلم‌های هالیوودی انگیزه‌ای شد تا آرسن لوپن جوان در بحران مالی به شیوه فیلم‌های گانگستری دست به سرقت 8 دستگاه خودرو بنز و بی‌ام‌و بزند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛عشق به خودروهای بنز و بی‌ام‌و و تماشای فیلم‌های هالیوودی انگیزه‌ای شد تا آرسن لوپن جوان در بحران مالی به شیوه فیلم‌های گانگستری دست به سرقت 8 دستگاه خودرو بنز و بی‌ام‌و بزند.

ماجرای سرقت‌های سریالی خودروهای گرانقیمت بنز و بی‌ام‌و زمانی کلید خورد که بهنام 20 میلیون تومان بدهکار شد. او شبی بعد از دیدن یک فیلم هالیوودی، فکری به ذهنش رسید.

در این فیلم قهرمان داستان، مرد جوانی بود که خودروهای مدل بالا را با ترفندی خاص سرقت می‌کرد.

متهم جوان از دوران کودکی عاشق خودروهای بنز و بی‌ام‌و بود و همین علاقه‌اش نیز باعث شد تا این مدل از خودروها را برای سرقت انتخاب کند.او در گام اول به جست‌‌وجو در میان آگهی‌های روزنامه پرداخت تا کسانی را انتخاب کند که قصد فروش این دو نوع خودرو را داشتند.

بعد از آن در نزدیکی یک مرکز خرید با آنها قرار می‌گذاشت و با این ترفند که خودرو را برای پدرش می‌خواهد این صاحبان خودرو را به  آنجا می‌کشاند و  با ترفند و بدل‌اندازی سوئیچ اصلی خودروها را با سوئیچ‌های قلابی عوض می کرد و سپس در فرصت‌هایی مناسب خودروهای موردنظرش را به سرقت می‌برد.

به دنبال سرقت‌های بنز و بی‌ام‌و در پایتخت بود که رسیدگی به این نوع سرقت‌ها توسط کارآگاهان پلیس آغاز شد و به دستور سیدامین میروکیلی، دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات برای دستگیری متهم جوان ادامه یافت.

در ادامه بررسی‌ها زمانی که مرد جوان قصد فروش خودرویی مسروقه را در نمایشگاهی در کرج داشت دستگیر شد و برای تحقیقات به دادسرای ویژه سرقت تهران منتقل شد.

گفت وگو با متهم

بهنام به 8 سرقت بنز و بی‌ام‌و و فروش دو دستگاه از این خودروهای سرقتی اعتراف کرد. این پسر 25 ساله  جزئیات سرقت‌هایش را شرح داد.

چه شد که به فکر سرقت به این شیوه افتادی؟

ورشکست شده بودم و باید 20 میلیون چکم را وصول می‌کردند، اما راهی برای فراهم کردن این پول نداشتم. تا اینکه یک شب فیلمی درخصوص سرقت خودروها دیدم و آن موقع بود که به فکر سرقت خودروها افتادم.

چرا بنز و بی‌ام‌و؟

من از بچگی عاشق این دو نوع خودرو بودم. برای همین هم اطلاعات کاملی از خودروهای بنز و بی‌ام‌و دارم. از شماره موتور گرفته تا انواع مدل و سرعت و هر نوع جزئیاتی که بخواهید.

سوژه‌هایت را چطور انتخاب می‌کرد؟

کار ساده‌ای بود، آگهی‌های روزنامه‌ها بهترین راه برای انتخاب سوژه‌هایم بود.

چطور سرقت‌ها را انجام می‌دادی؟

همیشه سرقرار سعی می‌کردم بسیار خوش‌تیپ ظاهر شوم تا اعتماد در نگاه اول را کسب کنم.

 با خودروهایی سرقرار می‌رفتیم که مسروقه بود به بهانه اینکه پدرم یکی از مدیران مرکز خرید  است، آنها را به  آنجا می‌کشاندم و با این ترفند که می‌خواهم سیستم سوئیچ را بررسی کنم سوئیچ خودرو را برای چند لحظه می‌گرفتم و در همان چند لحظه سوئیچ خودرو را با سوئیچ یدکی خودرویی که سوارش بودم عوض می‌کردم.

بعد از آن به دعوت من به کافی‌شاپ داخل مرکز خرید می‌رفتیم و ظاهراً به انتظار پدرم می‌ماندیم. زمانی که صاحب خودرو سرگرم خوردن نوشیدنی‌اش بود، می‌گفتم پدرم آمده و به بهانه اینکه به دنبالش بروم او را ترک می‌کردم و خودم را به پارکینگ می‌رساندم و خودرو را سرقت می‌کردم و خودروی مسروقه قبلی را جا می‌گذاشتم.

پیش از این هم گیر افتاده‌ای؟

بله، این سومین بار بود که گیر می‌افتادم. دفعه اول، زمانی که اولین سرقت را انجام دادم چند روز بعد پلیس به پلاک خودرو ظنین شد و با استعلام درباره پلاک، جعلی بودن آن برملا شد. در اولین سرقت بازداشت شدم ولی با رضایت صاحب خودرو و با سند آزادم کردند.

بعد از دومین سرقت هم بازداشت شدم. در جاده تهران به قزوین تصادف کردم و در عوارضی قزوین دستگیر شدم که با پرداخت 60 میلیون تومان خسارت ماشین و جلب رضایت صاحب خودرو توانستم با گذاشتن وثیقه بار دیگر آزاد شوم.

و باز هم به سرقت‌هایت ادامه دادی؟

بله. تا اینکه در هشتمین سرقتم، زمانی که برای فروش خودرو به نمایشگاهی در کرج رفته بودم، صاحب نمایشگاه به من ظنین شد و با پلیس تماس گرفت که من بازداشت شدم.

با خودروهای سرقتی چکار می‌کردی؟

آگهی فروش آنها را در روزنامه‌ها دادم. خودرویی را که یکی 500 میلیون تومان و دیگری 300 میلیون تومان بود به نصف قیمت فروختم.

البته قرار شد مابقی پول آنها را زمان سند زدن به من پرداخت کنند که سرقرار نرفتم و یکی از خودروها را هم به صاحبش برگرداندم.

چرا به صاحبش برگرداندی؟

از شانس بدم، آن یکی را با گوشی تلفن همراهم تماس گرفته بودم. برای همین صاحب خودرو شماره‌ام را داشت که به من زنگ زد و گفت من یک پیرمرد تنهام و تنها دارایی‌ام همین خودرو بنز است. من هم دلم برایش سوخت و خودرو را در محلی گذاشتم و با او تماس گرفتم و آدرس محل رها کردن خودرو‌اش را گفتم.

تحصیلاتت چقدر است؟

فوق دیپلم فنی دارم. البته در رشته مهندسی در مقطع لیسانس قبول شدم اما بعد از 4 ترم ترک تحصیل کردم.

منبع: ایران

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.