المانیتور: چرا ایران قادر به تکرار دیپلماسی موفق خود در شمال کشور، برای همسایگان جنوبی نیست؟

وبسایت المانیتور در مطلبی به بررسی روابط ایران با همسایگان شمالی و جنوبی اش پرداخت.

به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از المانیتور، باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، روز 8 آگوست میزبان رئیس جمهور ایران و روسیه در اولین نشست سه جانبه میان سه کشور بود. رهبران این سه کشور در خصوص مسائل بسیاری، از تلاش برای مهیا کردن زمینه مسیر ترانزیت جنوب به شمال، تا هماهنگی در خصوص نبرد علیه تروریسم و افراط گرایی، با هم توافق کردند. 

رئیس جمهور ایران و رئیس جمهور آذربایجان نیز در سطح دوطرفه، شروع دوره ای جدید از روابط بین تهران-باکو را رقم زدند. دولت آذربایجان، موافقت کرد برای اولین بار، صدور ویزا برای شهروندان ایرانی را آسان تر کند. 

اگر دستاوردهای نشست باکو را در بستر روابط ایران با همسایگان شمالی خود در نظر بگیریم، به نظر می رسد که روابط آن ها به سطح غیرمنتظره ای رسیده است. مثلا، اوایل سال میلادی جاری، دولت گرجستان، شرط ویزا را برای شهروندان ایرانی لغو کرد. ایران و گرجستان همچنین طی سال های گذشته، درگیر گفتگوهای جدی برای گسترش روابط دوجانبه به ویژه در بخش انرژی بوده اند. 
ارمنستان، کشور دیگر جنوب قفقاز نیز روابط خود با ایران را افزایش داده است. این کشور در 13 آگوست اعلام کرد توافق لغو ویزا بین ایران و ارمنستان، وارد مرحله اجرایی شده است. روابط ایران در شمال غرب با جمهوری های آسیایی نیز در سال های گذشته رو به افزایش بوده است. این افزایش، در افتتاح خط ریلی که ایران را به ترکمنستان و قزاقستان متصل می کند، در سال 2014 نمود پیدا کرد. 

موفقیت های دیپلماتیک ایران در حوزه قفقاز و آسیای میانه در زمانی به وجود آمده است که وضع در منطقه همجوار دیگر آن، یعنی منطقه خلیج فارس و کشورهای عرب خاورمیانه، روز به روز برای تهران چالش برانگیزتر می شود. تنش های گذشته در منطقه نه تنها ادامه دارند، بلکه در برخی موارد مهم، از جمله روابط با عربستان، خصومت ها افزایش یافته اند. پس چه گونه است که ایران موفق می شود در حوزه قفقاز و آسیای میانه، عملکرد خوبی داشته باشد اما نمی تواند در حوزه خلیج فارس، همان روند را اجرا کتد؟ به این سوال پنج پاسخ می توان داد.

اول، باید ذکر کرد تقریبا همه تمرکز دیپلماتیک ایران طی دو سال اول ریاست جمهوری روحانی بر گفتگوهای هسته ای با شش قدرت دنیا بود که با موفقیت پایان یافت. پس عملا امکان مانور در مناطق دیگر وجود نداشت. در واقع، دیدگاه روحانی، حل مسئله هسته ای را هدف اصلی کشور برای بهبود رابطه با دنیا می دانست. 

دوم، ساختار نظم متفاوت منطقه ای خاورمیانه و آسیای میانه و جنوب قفقاز، نقش مهمی در موفقیت ایران در آن منطقه داشته است. اگر از منظر نظریه پیچیده امنیت به اصطلاح منطقه ای به قضیه نگاه کنیم، می شود گفت که نظم رایج منطقه خاورمیانه، عمدتا حول محور ایران، ترکیه و عربستان می گردد که هر کدام در بازی تعادل قدرت، به دنبال برتری هستند. در چنین فضای رقابتی شدیدی، هر نوع همکاری، بسیار مشکل خواهد بود. برعکس، ساختار نظم منطقه ای شوروی سابق، عملا تک قطبی است و مسکو نقش اساسی در تعاملات منطقه ای را بازی می کند. در این بستر، کشورهایی که با روسیه، مناسبات خوبی دارند، در جنوب قفقاز و آسیای میانه، حوزه مانور بیشتری خواهند داشت. در این معادله، روابط روز به روز مثبت تر ایران و روسیه در سال های اخیر، نقش مهمی در بهبود روابط تهران با برخی از جمهوری ها در این منطقه داشته است.
 
سوم، رویکرد ایران نسبت به آسیای میانه و جنوب قفقاز در زمان روحانی، به دنبال منافع اقتصادی بوده است. این مسئله در ماهیت توافق ها و همکاری های طرف ها مشهود است؛ زیرا عمدتا بر مبنای همکاری اقتصادی و افزایش تجارت قرار دارد. از آن سو، رویکرد ایران به خاورمیانه، تحت تاثیر ملاحظات ایدئولوژی و امنیتی است. مثلا روابط و رقابت های ایران و عربستان، بر مبنای هدایت جهان اسلام است. حرکات ایران در منطقه غرب آسیا، جلوگیری از بر هم خوردن توازن منطقه ای و بنابراین، امنیت-محور است. 

چهارم، نقش آمریکا در خاورمیانه با نقش آن در جنوب قفقاز و آسیای میانه، تفاوت دارد. منافع آمریکا در خاورمیانه با منافع آن در دو منطقه دیگر، قابل مقایسه نیست. با این که یکی از اهداف اصلی آمریکا، محدود نگه داشتن ایران در مناسبات خاورمیانه است، هدف اصلی آن در شوروی سابق، محدود نگه داشتن روسیه بوده است. چون ایران در منطقه جنوب قفقاز و آسیای میانه نیز نقش مستقلی ندارد، کمتر با مانع تراشی آمریکا روبه رو می شود. 

پنجم، عامل فرهنگی نیز در این بین است. کشورهای آسیای میانه و قفقاز، روابط نزدیک تاریخی و فرهنگی با ایران دارند. بر عکس، کشورهای حاشیه خلیج فارس، فاقد این ارتباط تاریخی و نژادی هستند. بنابراین، «زیرساخت اجتماعی» این کشورها، معمولا مایل به گسترش روابط با ایران نیستند. 

گسترش روابط با کشورهای جنوب قفقاز و آسیای میانه، به افزایش برتری ایران در دوران پساتحریم منجر خواهد شد و این فرصت را در اختیار ایران قرار می دهد که نقش فعال و دیپلماتیکی داشته باشد. در دراز مدت، توسعه روابط ایران با همسایگان شمالی خود، ممکن است کمک کند ایران اقتدار بین المللی خود، از جمله در خاورمیانه  را افزایش دهد. اما در خاورمیانه عربی، ایران با موانع و مشکلات زیادی روبه رو خواهد بود. 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار