آقای وزیر فراموش نکنید حرمت امامزاده به متولی‌اش است!

یک معلم می‌گوید: گفته می شود طی دو سال گذشته حقوق معلمان به طور میانگین 67 درصد افزایش داشته است؛ خب به ما بگویند منظورشان کدام معلمان است؟ در کدام مناطق و با چه میزان سابقه؟

آقای وزیر فراموش نکنیدحرمت امامزاده به متولی‌اش است!به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هفته معلم سال 95 هم گذشت؛ اما به گفته برخی معلمان هفته معلم امسال «رنگ و بوی هفته معلم سال‌های گذشته را نداشت» و به نظر می‌آید هنوز کسی به دغدغه‌های معلمان پاسخ نداده است.
 
معلمی می‌گوید: امسال وزارت آموزش و پرورش، انتخاب معلم نمونه کشوری نداشت و این موضوع، ضعفی برای این وزارتخانه محسوب می‌شد، چرا که امسال معلم نمونه‌ای در سطح کشور به جامعه معرفی نشد.
 
وی اضافه می‌کند: در سال‌های گذشته، از چند روز قبل از آغاز هفته معلم، اسامی و تصاویر معلمان نمونه در رسانه‌ها منتشر می‌شد؛ رسانه‌ها به دنبال این معلمان بودند و با آنها گفت‌وگو می‌کردند و اینگونه مردم با معلمان برتر کشور آشنا می‌شدند.
 
این معلم ادامه می‌دهد: اما امسال این ویژگی را نداشت و معلمان نمونه تنها در سطح استان انتخاب شدند و آن هم به نظر می‌آمد هیچ چارچوبی نداشت.
 
یکی دیگر از معلمان که به عنوان معلم نمونه در مدرسه انتخاب شده است، می‌گوید: بر اساس فعالیت‌هایی که در این مدت داشتم، از سوی مسئولان مدرسه به عنوان معلم نمونه به منطقه معرفی شدم.

وی می‌افزاید: اصلا متوجه نشدیم که چگونه معلم نمونه در منطقه انتخاب شد؛ فقط چند وقت بعد، از تعدادی معلم در منطقه به عنوان معلم نمونه تقدیر شد؛ مشخص نبود معیار انتخاب این معلمان چیست؛ برخی می‌گویند قرعه‌کشی کردند.
 
این معلم اظهار می‌دارد: اینگونه رفتارها و عدم اعلام معیار و دلایل انتخاب معلمان نمونه موحب می‌شود که در بین دیگر معلمان انگیزه از بین برود.
 
وی ادامه می‌دهد: بین معلمی که در یک مدرسه خوب در پایتخت درس می‌دهد با آن معلمی که در مناطق محروم به دانش‌آموزان چند پایه در کلاس مختلط درس می‌دهد، چه تفاوتی است؟ معلمانی که امسال به نمایندگی از معلمان نمونه در برنامه‌های کشور حضور داشتند، چه ویژگی‌‌هایی داشتند.
 
معلمی می‌گوید: کاش جمله «حرمت امامزاده به متولی‌اش است» را در وزارت آموزش و پرورش رعایت می‌کردند، در آن صورت ارزش و اعتبار معلم و دانش‌آموز آنطور که در واقعیت باید باشد، حفظ می‌شد.
 
وی بیان می‌کند: می‌گویند طی دو سال گذشته حقوق معلمان به طور میانگین 67 درصد افزایش داشته است؛ خب به ما بگویند منظورشان کدام معلمان است؟ در کدام مناطق و با چه میزان سابقه؟ همسر یکی از همکارانم به او گفته است که حتماً دو فیش حقوقی داری و نشان نداده‌ای.
 
معلم دیگری می‌گوید: مگر نمی‌گویند معلم، عنصر کلیدی نظام تعلیم و تربیت است پس چرا وقتی وزارت آموزش و پرورش نیاز به معلم در مدارس دارد، دست به دامان شرکت‌های خصوصی می‌شود و معلم شرکتی به کار می‌گیرد؛ آیا به غیر از این است که می‌خواهد از زیر بار حقوق، بیمه و مزایای این معلمان شانه خالی کند؟
 
وی ادامه می‌دهد: چه معنا دارد در وزارت آموزش و پرورش، انواع و اقسام روش جذب معلم باشد؛ چرا نباید همه بر اساس یک مکانیزم خاصی به کار گرفته شوند؛ واقعاً چه تفاوتی بین معلم رسمی، معلم حق‌التدریس، معلم شرکتی، سرباز معلم، معلم قرارداد معین و معلم مدارس غیردولتی است؛ مگر به غیر از این است که همه این معلمان به دانش‌آموزان درس می‌دهند.
 
این معلم می‌افزاید: چرا آموزش و پرورش مانند سایر دستگاه‌ها، همزمان با حقوق، اضافه تدریس‌ها را پرداخت نمی‌کند؛ چرا به این فکر نمی کند معلمی که بیشتر از موظفی در مدرسه درس می‌دهد، نیاز به این حقوق دارد.

وی ادامه می‌دهد: از سویی به دروغ اعلام می‌شود که حقوق معلمان افزایش نجومی داشته است و از سوی دیگر حتی اضافه تدریس‌ها هم دیر پرداخت می‌شود که موجب می‌شود معلمان ضمن اینکه دچار سرخوردگی می‌شوند به دنبال کار دوم هم باشند.
 
این معلم می‌گوید: تمام شرکت‌ها و وزارتخانه‌ها در هر سال افزایش حقوق دارند اما کدام یک از شرکت‌ها این افزایش را اعلام می‌کند؛ این رفتارها همه باعث می‌شود که نگرش به معلمان در جامعه تغییر کند و دود این روند به چشم خانواده معلمان و دانش‌آموزان برود.
 
معلمی حق‌التدریس می‌گوید: من از اول مهر، هر روز به مدرسه می‌رفتم اما اردیبهشت ماه امسال حقوق نگرفتم و بعد هم حقوق 6 ماه تدریسم را گرفتم؛ آیا کسی فکر نمی‌کند که خرج زندگی‌مان را چگونه باید تأمین کنیم.
 
وی ادامه می‌دهد: اگر عشق و علاقه به معلمی و تدریس نداشتم، به دنبال این حرفه نمی‌آمدم اما چون درآمدی ندارم، مجبورم که عصرها به دنبال شغل دیگری باشم.
 
یکی از معلمان درباره تنبیه‌بدنی دانش‌آموزان و انتشار اینگونه اخبار می‌گوید: ما همه معلمان با تنبیه‌بدنی مخالفیم و باید بررسی شود که چرا معلمی دست به تنبیه‌بدنی می‌زند.
 
وی اظهار می‌دارد: به عقیده من بهتر است یکبار هم که شده، آموزش و پرورش در این زمینه شفاف‌سازی کند و واقعا مشخص شود که چرا یک معلم به خود اجازه می‌دهد که شاگردی را تنبیه کند آن هم به‌گونه‌ای که کار کودک به بیمارستان کشیده شود؛ اگر این معلمان توانایی تدریس را ندارد باید شغل خود را تغییر دهد و اگر داستان اینگونه نیست، شفاف‌سازی شود تا شغل معلمی زیر سوال نرود.
 
وی هم به طرح بازنشستگی پیش از موعد اشاره می‌کند و می‌گوید: برخی معلمان بعد از چندین سال توان کار را ندارند، خوب است که وزارت آموزش و پرورش طرحی را داشته باشد که بتواند این گروه را بازنشسته کند که این موضوع در حال حاضر برای اندک معلمانی اجرا می شود.
 
یک معلم حق‌التدریس که چندین سال مربی پیش‌دبستانی بوده است، اظهار می‌دارد: کاش آموزش و پرورش وقتی می‌خواهد نیرویی را استخدام کند، در ابتدا از نیروهایی که در حال حاضر در مدارس تدریس می‌کنند و استخدام هم نیستند، استفاده کند.
 
وی ادامه می دهد: این عادلانه نیست که معلمانی که هم اکنون در مدارس در حال تدریس هستند را نادیده می گیرند.
 
این بخشی از دغدغه معلمان است که این روزها بدون آنکه بر زبان بیاورند در دل نگه می‌دارند و حواسشان به دانش‌آموزان خود است.
 
مسلما دست اندرکاران آموزش و پرورش با این دلنگرانی ها آشنا هستند اما برای رفع آنها چه کرده اند؟ آنچه مسلم است اگر مسئولان آموزش و پرورش برای تکریم معلمان نکوشند، چه توقعی دارند که منزلت فرهنگیان در جامعه حفظ شود. به عبارت دیگر نباید فراموش کرد «حرمت امامزاده به متولی اش است».

 
منبع:فارس
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار