به گزارش خبرنگار حوزه
فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران، سیدمهدی سیدصالحی، از دوران کودکی وارد دنیای فوتبال شد تا شاید همانند فوتبالیستهای مطرح دنیا نامش بر سر زبانها بیافتد، وی در طول چند سال فعالیتش در فوتبال، حضور در تیمهای مختلفی را تجربه کرده است و همچنان این رویه را ادامه میدهد.
بر این اساس، گپ و گفتی متفاوت با سیدمهدی سید صالحی انجام دادیم که در زیر می خوانید.
سین: خودتان را معرفی کنید؟
جیم: سید محمد سید صالحی هستم، متولد 5 مرداد سال 1360.
سین: اهل کجایید؟
جیم: اهل تهران.
سین: کودکیتان در کدام منطقه از تهران سپری شد؟
جیم: کودکی و نوجوانی ام را در منطقه 14 که به اصفهانک یا دولاب معروف است، گذرانده ام .
سین: چندخواهر و برادر دارید؟
جیم: من دو خواهر و دو برادر دارم.
سین: ازدواج کردید؟
جیم: بله متاهل هستم.
سین: چطور با همسرتان آشنا شدید؟
جیم: همسرم خواهر یکی از دوستانم بود که به سبب این آشنایی شرایط برای ازدواج ما فراهم شد.
سین: صاحب فرزند شدهاید؟
جیم: بله، 3 فرزند دارم که دو تا آنها دوقلو هستند یکی از این قلها پسر است.
سین: چه نامی برای فرزندانتان انتخاب کردید؟
جیم: مهرشاد، مهرداد، مریلا.
سین: میزان تحصیلات شما چقدر است؟
جیم: دیپلم دارم.
سین: چرا درستان را ادامه ندادید؟
جیم: وقتی متاهل شدم دیگر وقت برای درس خواندن نماند، علاوه بر آن من بیشتر وقتم را در فوتبال گذاشتم.
سین: زمان کودکیتان چقدر شیطنت می کردید؟
جیم: من زیاد شیطون نبودن در واقع بچه مظلوم و ساکتی بودم، بهتر است بگویم به نوعی بچه ننه بودم.
سین: از بازیهای زمان کودکیتان بگویید؟
جیم: زمان ما گل کوچیک و تیله بازی مرسوم بود از صبح تا ظهر مشغول همین بازی ها بودیم.
سین: از پدر و مادرتان کتک خوردهاید؟
جیم:بله، در زمان بچگی به دلیل شیطنت هایم کتک جانانهای از پدر و مادرم خوردهام.
سین:در دوران مدرسه مردود شدهاید؟
جیم:خوشبختانه هیچ وقت مردودی یا تجدیدی نداشتم.
سین: اوقات فراغت تابستان چه کار می کردید؟
جیم: تابستان ها بیشتر دوست داشتم کار کنم به همین خاطر بیشتر اوقات به باتری سازی پسر عمه ام می رفتم اما پدرم از این کار خوشش نمیآمد.
سین: پدرتان دوست نداشت کار کنید؟
جیم: نمیدانم اما پدرم زیاد دوست نداشت من کار کنم مخصوصا در باتری سازی.
سین:چطور وارد دنیای فوتبال شدید؟
جیم: برادرم فوتبال بازی می کرد من هم به همین دلیل به فوتبال علاقمند شدم، از 7 سالگی به همراه برادرم به زمین فوتبال می رفتم و مشغول بازی می شدم.
سین: اولین تیمی که وارد آن شدید، کدام تیم بود و چند ساله بودید؟
جیم:جوانان مقاومت اولین تیم من بود که آن زمان حدود 16 یا 17 ساله بودم؛ پس از تیم جوانان مقاومت با تیم فوتبال بانک تجارت قرارداد بستم که خوشبختانه در این تیم آقای گل دسته دو شدم.
سین: تیمهای زیادی را تجربه کردید دلیل خاصی برای حضور این تیمها داشتید؟
جیم: دلیل خاصی ندارد، من می خواستم تیم های مختلف را تجربه کنم البته تیمها هم خواهان جذب من بودند.
سین: بعد از آن تیم کجا رفتید؟
جیم: پس از تیم بانک تجارت به تیم فوتبال راه آهن پیوستم و پس از آن چند تیم دیگر را هم تجربه کردم. من در کارنامه فوتبالی ام سابقه حضور در تیم ملی امید را دارم، پس از آن به عنوان سومین گلزن لیگ برتر انتخاب شدم، مدتی بعد آقای گل شدم، 7 سال به تیم سپاهان رفتم و بعد هم به پیکان منتقل شدم.
سین: در این مدت به تیم ملی نیز دعوت شدید؟
جیم: حدود یک سال بعد از حضورم در تیم پیکان، به تیم ملی دعوت شدم که حضور در تیم ملی به خوبی برایم بود.
سین: در تیم استقلال هم حضور داشتید؟
جیم: بله، دو سال در خدمت این تیم بودم. اما هیچ وقت خود را استقلالی نمی دانم، در فوتبال حرفه ای نباید بر روی تیم خاصی تعصب داشت و به همین دلیل من به این تیم رفتم.
سین: دیگر به چه تیمی رفتید؟
جیم: به تیم فوتبال تراکتورسازی رفتم که خوشبختانه در آن تیم به عنوان گلزن دوم آسیا دست یافتم پس از این تیم به پرسپولیس رفتم که جزو بهترین گلزنان این تیم بودم.
سین: از تیم فوتبال سایپا بگویید؟
جیم: در تیم فوتبال سایپا زیاد حضور نداشتم چرا که در نیم فصل از این تیم جدا شدم و به تیم فوتبال استقلال خوزستان پیوستم.
سین: در فصل نقل و انتقالات سال جاری با تیمی هم مذاکره کردید؟
جیم:در حال حاضر با تیمی مذاکره نکردم و در خدمت خانواده هستم.
سین:طرفدار کدام خواننده هستید؟
جیم:من صدای محمد علیزاده و مرتضی پاشایی را خیلی دوست دارم البته بیشتر مداحی گوش میدهم.
سین:دوست داشتید خواننده میشدید؟
جیم:خواننده نه، اما دوست داشتم مداح شوم که در حال حاضر هم مداحی میکنم.
سین:سبک مداحیتان شبیه کدام مداح است؟
جیم:من سبک مداحی حاج منصور ارضی و حاج حسن خلج را میپسندم و سعی میکنم به سبک این دو نفر مداحی کنم. در ضمن ارادات خاصی به حاج حسن خلج دارم.
سین:از چه رنگی خوشتان میآید؟
جیم:من اهل رنگ خاصی نیستم، سفید و مشکی را دوست دارم رضا صادقی هم میگوید مشکی رنگ عشق است.
سین:تا حالا دروغ گفته اید؟
جیم:کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که تا حالا دروغ نگفته باشد من از دروغ متنفرم پیش آمده که دروغ بگویم اما بلافاصله راستش را هم گفتهام.
سین:بهترین خصوصیت اخلاقی شما؟
جیم:من فکر میکنم در زندگی ورزشیام افرادی وجود داشتند که نهایت بدی را در مورد من انجام دادند اما همیشه گذشت کردم به نظر میرسد گذشت یکی از خصوصیات خوب من باشد.
سین:خصوصیت اخلاقی بد هم دارید؟
جیم:گاهی مسائلی پیش میآید که عصبانی میشوم و زود جوش میآورم.
سین:بهترین سفر زندگیتان چه بوده است؟
جیم:بهترین سفر زندگیام سفر به مکه مکرمه است که خیلی برایم خاطره انگیز بود.
سین: از بهترین خاطره ورزشیتان بگویید؟
جیم: زمانی که آقای گل آسیا شدم برایم خاطره ساز شد.
سین: بدترین خاطره؟
جیم: سال دومی که در استقلال حضور داشتم و مصدوم شدم، برایم سخت گذشت که شاید این بدترین دوران ورزشیام به حساب میآید.
سین:از اسم خاصی خوشتان می آید؟
جیم:از اسم خاصی که نه اما اسم خودم را خیلی دوست دارم.
سین:کجا را بیشتر از همه جا برای داشتتن آرامش انتخاب میکنید؟
جیم:من فکر میکنم در هر مکانی میتوان به آرامش دست یافت به همین دلیل نمیتوانم مکان خاصی را برای داشتن آرامش نام ببرم.
سین:اهل آشپزی هستید؟
جیم:از آشپزی فقط نیمرو پختن را بلدم چیز خاصی آشپزی نمیدانم.
سین:دستپخت مادرتان را میپسندید یا همسرتان؟
جیم: دستپخت خانمم خوب است، ایشان 13 سال است که آشپزی میکند، البته قرمه سبزی را خیلی خوشمزه درست می کند، دستپخت مادرم هم خوب است و تمام غذاهایش را دوست دارم.
سین: اگر یک بار دیگر به دنیا بیاید، باز هم همین مسیر را طی میکنید؟
جیم:من از زمانی که چشم باز کردم دنبال توپ بودم، فکر میکنم اگر زمانی دوباره به دنیا بیایم، باز هم همین مسیر را طی میکنم اما در کنار فوتبال سعی میکنم تحصیلاتم را تا جایی که امکان دارد ادامه دهم.
سین: اوقات فراغتتان را چگونه میگذرانید؟
جیم:اوقات فراغتم را سعی میکنم، در کنار خانوادهام سپری کنم اگر وقت داشته باشم ترجیح میدهم جدول حل کنم.
سین: اهل رفت و آمد با دوستانتان هستید؟
جیم:بله، من دوستان زیادی دارم و رابطهام با همه دوستانم خوب است.
سین: دوستان نزدیکتان چه کسانی هستند؟
جیم:مرتضی اسدی، قاسم دهنوی، محمد محمدی و سید مهدی رحمتی از بهترین و نزدیکترین دوستانم هستند
سین: تا حالا ناامید شده اید؟
جیم:بله، ناامید هم شدهام اما در زمان ناامیدی فقط به خدا تکیه کردهام.
سین: زمانی که عصبانی میشوید چه کار میکنید؟
جیم:در زمان عصبانیت سعی میکنم جملاتی را به زبان نیاورم که پس از فروکش شدن عصبانیت از آن شرمسار شوم.
سین:آخرین باری که از ته دل خندیدید چه زمانی بود؟
جیم:در بازی های لیگ و پس از آن به دلیل خوشحالی از نتیجه از ته دل خندیدام.
سین: لقب خاصی هم دارید؟
جیم: بازیکنان یا دوستانم به دلیل هیجانی که در هنگام بازی و پس از آن دارم لقب سید هیجان را به خاطر احساساتی بودنم به من دادهاند.
سین:تا حالا پیش آمده که برای کسی پارتی بازی کنید یا با پارتی بازی وارد فوتبال یا تیم خاصی شوید؟
جیم:نه من به پارتی اعتقادی ندارم و با این مسئله مخالفم.
سین:دنبال تیپ یا مد هستید؟
جیم:من هیچگاه دنبال مد نبودم و از تیپ خاصی پیروی نمیکنم دوست ندارم لباسهای مارک دار بپوشم و در جامعه خودنمایی کنم البته سعی میکنم لباسهای خوب و شیک بپوشم اما با آن فخر فروشی نمیکنم.
سین:حرف پایانی؟
جیم:از تمام کسانی که تاکنون برایم زحمت کشیده اند، سپاسگزام امیدوارم بتوانم زحمات آنها را جبران کنم.
گفتگو از مریم طایفه
انتهای پیام/