اثبات تحول و شایسته‌سالاری علت تأخیر در معرفی کابینه "وحدت ملی"

اظهارات اخیر اشرف غنی بیانگر این است که برنامه‌ریزی برای وزارتخانه‌ها و تعیین چهره‌های جدید برای اجرای این برنامه‌ها از دلایل اصلی تأخیر در تشکیل کابینه وحدت ملی بوده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، با استناد به اظهارات اخیر اشرف غنی، بررسی معیارها برای معرفی اعضای کابینه جدید، بررسی ساختار وزارتخانه‌های افغانستان و مشخص‌سازی برنامه‌های کاری هر وزارت و تعیین چهره‌های جدید در رأس این وزارتخانه‌ها برای اجرای این برنامه‌ها از دلایل عمده تأخیر در تشکیل کابینه بوده است.
 
مشخص ساختن برنامه برای هر وزارت، چنانچه عملی و مناسب طراحی شود و تعیین چهره‌های جدید با رعایت اصل شایسته‌سالاری می‌تواند نوید اصلاحات گسترده و سازنده در ابعاد ساختاری و کارگزاری به صورت همزمان باشد.
 
بسیاری از کارشناسان و آگاهان سیاسی افغانستان از اشرف غنی به عنوان فرد تحصیل‌کرده انتظار طرح برنامه‌های تازه و تحول‌آفرین دارند.
 
از آنجا که طرح هر برنامه‌ای باید با توان و امکانات مالی در دسترس، متناسب و سازگار باشد و به عبارت دیگر طرح برنامه‌های بلندپروازنه نیازمند بودجه لازم می‌باشد، ضعف ظرفیت‌های اقتصادی افغانستان  به عنوان مانعی جدی و عمد فراروی طرح و اجرای برنامه‌هایی از این دست ظاهر خواهد شد.
 
در تاریخ سیاسی افغانستان زمامداران دیگری نیز بوده اند که تصمیمات تحول‌طلبانه‌ای را در سر داشته‌اند اما به دلیل در اختیار نداشتن بودجه کافی توان اجرای برنامه‌های خود را نیافتند.
 
به عنوان نمونه، داوودخان 2 برنامه توسعه‌ای 5 ساله را از سال‌های 1953-1958 میلادی و از سال 1958 تا 1963 م. مطرح کرد.
 
بخش عمده برنامه توسعه‌ای 5 ساله اول وی با بودجه 8 و نیم میلیارد افغانی به دلیل موفقیت در دریافت کمک‌های خارجی( از آمریکا و شوروی) با موفقیت اجرا شد.
 
اما برنامه توسعه‌ای 5 ساله دوم که با بودجه 31 میلیارد افغانی امکان اجرا می‌یافت به دلیل عدم موفقیت در جلب توجه آمریکا و شوروی که بر سر کشاندن کشورها به سمت خویش رقابت تنگاتنگی با هم داشتند به صورت کامل اجرا نشد.
 
توان و توفیق دریافت کمک زمانی رو به کاهش یافت که افغانستان نتوانست با 2 قطب قدرت آن زمان (شوروی و آمریکا) مناسبات همسانی داشته باشد.
 
با این توضیح که دولت به رهبری داوود، داعیه پشتونستان(الحاق پشتون‌های آن سوی مرز به افغانستان) را دنبال می‌کرد و این در زمانی بود که حمایت‌های نظامی آمریکا از پاکستان روند فزاینده‌ای به خود گرفته بود.
 
از سوی دیگر نپیوستن افغانستان به «پیمان سنتو» و علاقه‌مندی برای شکل‌گیری جنبش عدم تعهد، تأثیرات منفی و سردکننده‌ای بر روابط افغانستان و آمریکا گذاشت.
 
در شرایط کنونی نیز افغانستان برای اجرای برنامه‌های توسعه‌ای خویش به شدت به کمک‌های خارجی وابسته است و کاهش میزان این کمک‌ها بر سر راه اجرای برنامه‌های توسعه‌ای خواهد ایستاد.
 
اشرف غنی بررسی معیارها برای تعیین وزرای جدید را یکی دیگر از دلایل تأخیر در تشکیل کابینه عنوان کرده اما درخصوص این که این معیارها چه مواردی را شامل می‌شود، توضیحی ارائه نکرده است.
 
در 13 سال گذشته افرادی از قومیت‌های خاص برای احراز کرسی‌های وزارتخانه‌های افغانستان معرفی می‌شدند و طبیعی است که در این صورت فقط چهره‌های شناخته‌شده و مطرح قومی بخت و شانس عضویت در کابینه را داشتند.
 
با برقراری امنیت نسبی بر اثر شکست طالبان و به وجود آمدن اداره موقت به ریاست «حامد کرزی» بسیاری از چهره‌های تحصیل‌ کرده و توانمند که در طول زمان مهاجرت درس خوانده بودند به وطن برگشتند.
 
اما به دلیل این که رهبران قومی با بسیاری از این گونه افراد، آشنا نبودند آنان به رغم داشتن تخصص و شایستگی لازم در بدنه کابینه جذب نشدند.
 
معرفی‌ افراد دارای وجاهت قومی به عنوان اعضای کابینه در دوره موقت، دوره انتقالی و 2 دور انتخاباتی که در مجموع 13 سال را در برگرفت به پا گرفتن سنتی انجامید که در آن تخصص‌گرایی به حاشیه رفت.
 
از آن‌ جا که هیچ‌گاه به یک سنت به یک باره نمی‌توان پشت کرد، نادیده گرفتن سنت 13 ساله تشکیل کابینه از چهره‌های مطرح قومی، بسی دشوار و مشکل می‌نماید.
 
با این همه، اما چنانچه تئوری‌ها و تصمیمات تحول‌ساز اشرف غنی زمینه عملی‌شدن یابند، بدون شک تحولات چشم‌گیری هم در بخش ساختاری و هم در بخش کارگزاری در افغانستان اتفاق خواهد افتاد.
 
/انتهای پیام
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.