نقش دین در نفی خشونت و افراطی‌گری/ تفسیرهای متعارض از اسلام

 به گزارش خبرنگار سیاست‌خارجی باشگاه خبرنگاران، با نگاه دقیق و تحلیل در هر ایدئولوژی دینی به این نکته دست می‌یابیم که تمامی ادیان نوعا برای هدایت بشر بوده و بر همین مبنا آموزه‌ها و ایدئولوژیشان نیز در جهت گذشتن از شرایط سخت و ناپسند موجود و رهسپار شدن به سمت کمال بوده است. 

با نگاهی به شرایط ظهور همه ادیان ابراهیمی این تحولات در قبل و بعد از ظهور آنها به وضوح نمایان است در مورد اعراب عصر جاهلیت و شرایطی که در آن زمان موجب ظهور اسلام شده است نیز همین وضعیت مصداق عینی داشته است.

 

آموزه‌های حیات بخش دین اسلام در مدت کوتاهی بر بخش گسترده‌ای از سرزمین‌های عالم پرتو افکنده و ‌آموزه‌هایی چون تسامح و تساهل، برابری و مساوات، سادگی و بی آلایشی در زمانی که همه از ظلم و جور حاکمان ظالم به ستوه آمده بودند موجب پذیرش این دین آسمانی در سرزمین‌های مختلف شد.

در جای جای کتاب آسمانی قرآن و همچنین احادیث و روایت مختلف از پیامبر اکرم(ص) و همچنین ائمه معصومین دعوت به صلح، عدل، رعایت حقوق دیگران تاکید شده است.

اسلامی که از ابتدا به دقت در جزئی ترین امور زندگی مسلمانان به برقراری آشتی و عدالت نظر داشته است، برقراری مساوات نکته‌ای بوده که موجب جذب گروه‌های مختلف به این دین مقدس شده است و شواهد این امر در آیات مختلف قرآن کریم گوشزد شده است به عنوان مثال: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم= ای مردم، ما شما را از نر و ماده آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم برای اینکه یکدیگر را بشناسید. به درستی که گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است»
 
اما اکنون همان اسلام به عنوان دستاویزی برای جنایتکاران بزرگ دنیا قرار گرفته است و انسانی که بزرگترین حجت  خدا و خلاصه تمام عوالم و دارای عالی ترین لیاقت و استعداد است را اینچنین با نام اسلام مورد شکنجه و آزار قرار داده و هر روز گروه جدیدی با سو استفاده از نام مقدس اسلام و مسلمان به انواع اقدامات ناشایست دست می‌زنند. 

 
گروه‌های تروریستی مانند داعش و با نام تشکیل دولت اسلامی برداشتی متفاوت از اسلام را در عرصه جهانی و به مردم دنیا می‌شناسانند، چهره‌ای که در آن هیچ نشانی از اسلام ناب محمدی وجود ندارد .
 
اما چه شده که اکنون همان اسلام شفیع و نجات بخش به عنوان دین خشونت به جهانیان معرفی شده است؟ آیا مکاتب و ادیان دیگری چون یهود و مسیحیت به عنوان منادی صلح برای جهانیان بوده‌اند و تنها کامل‌ترین دین توحیدی جهانیان را به خشونت، افراط و اجبار رهنمون ساخته است؟
 
هنگامی که دین اسلام  وارد یک سرزمین می‌شد، گرچه با فتح بود اما واقعیت امر آن است که مسلمان، اسلام را هیچ گاه تحمیل نکردند، بلکه مردم آزاداندیش آن زمان خود اسلام را پذیرفتند، در بررسی اولین عهدنامه‌های صلح، میان فاتحان مسلمان و بزرگان دیگر سرزمین‌ها، متوجه عدم اعمال سیاست اجبار و زور در دعوت و جذب ملل دیگر به این دین وحیانی می‌شویم، چرا که هیچ امری در طول تاریخ با زور و تهدید پایدار نبوده است، مگر اینکه در دل مردم نفوذ کند.

البته در میان تغییر نگاه‌ها نسبت به اسلام این نکته نیز حائز اهمیت است که  اکثر کشورهای که با نام اسلام در دنیا خود را مصداق حکومت اسلامی به جهان معرفی کرده‌اند، دیکتاتوری بوده و استبداد این پادشاهی‌ها و ظلم کردن آن‌ها، عامل بسیار مهمی در جهت نگرش مردم دنیا به اسلام است و از همین رو و به دلیل عدم وجود حکومت‌های مردم سالار در این کشورهاست که جوانان اهل سنت به داعش یا القاعده و امثال اینها می‌پیوندد و این نکته است که اعراب وهابی و حکومت‌هایی چون عربستان سعودی در نظر داشته باشند.

گزارش از سوگند سلیمانی

انتهای پیام/