تکرار/یادداشت

خواسته‌های غرب در قبال ایران تغییر نکرده است

سجاد مصطفی‌پور دانشجوی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه تربیت مدرس در یادداشت خود نوشت: وزن سیاسی خواسته‌های غرب در قبال ایران هیچ تفاوتی با 10 سال قبل نکرده است.

به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران،‌ پس از توافق «برنامه اقدام مشترک» بین ایران و گروه موسوم به 1+5 در ژنو و برگزاری 3 دور مذاکرات هسته‌ای در وین، قرار است طرفین در مذاکرات دور چهارم در وین که از 23 اردیبهشت برگزار می‌شود، روند «نگارش پیش نویس توافق جامع» را آغاز کنند و طرف‌های مذاکره کننده امیدوارند براساس توافق‌ژنو، توافق نهایی در اواخر تیرماه حاصل شود. نوشته حاضر را با این پرسش شروع می کنیم:

روند مذاکرات هسته‌ای چگونه پیش رفت که قرار است در 6 ماه توافق بر سر موضوعی حاصل شود که موضوع اختلافی 10 ساله بین ایران و غرب بوده است؟

پاسخ این سوال را باید در گفته‌ها و نوشته‌های تیم دیپلماسی کشورمان جست و جو کنیم، محمد جواد ظریف که پس از انتقال ماموریت مذاکرات هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه، مسئولیت مذاکرات را برعهده داشته است، بارها گفته که باید روند «اعتمادسازی» در پرونده هسته‌ای طی شود و نکته دیگر، رفتار دیپلمات‌های حاضر در مذاکرات است که حائز اهمیت است. پس بدین ترتیب اگر یک «اراده سیاسی» ـ همانی که «دکتر حسن روحانی» در مصاحبه با «ان بی سی» بدان اشاره کرد ـ در طرف مقابل باشد می‌توان به یک توافق جامع و نهایی در پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران رسید.

این گفته‌ها در حالیست که سال 82 تا 84 که مسئولیت مذاکرات برعهده «دکتر حسن روحانی» بود اتفاقا محمد جواد ظریف هم از اعضای تیم مذاکراه کننده بود، ایران گام های «اعتماد ساز» بسیاری برداشت و طرف مقابل هم از «اراده سیاسی» لازم برخوردار بود، ولی آنچه از سوی غرب مشاهده نمی‌شد گام‌های اعتمادسازی بود که باید برداشته می‌شد، دلیل این بود که غرب می‌خواست نتیجه پرونده هسته‌ای ایران یک بازی«برد- باخت» باشد نه «برد- برد». خواسته‌ای که با توجه به اقدامات کنونی‌شان در آن تغییری حاصل نشده است. پس باید گفت وزن سیاسی خواسته‌های غرب در قبال ایران هیچ تفاوتی با 10 سال قبل نکرده است. دلیل اینکه روند مذاکرات به سرعت پیش رفت و توافق موقت در ماه‌های ابتدایی دولت «دکتر حسن روحانی» امضا شد، اگر چه به دلیل پنهان بودن محتوای مذاکرات شفاف و روشن نیست، ولی می‌توان گفت تجربه حضور ظریف در آمریکا، حاشیه اولین حضور «دکتر روحانی» در مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان رئیس جمهور و قابل پذیرش بودن رویکرد تیم دیپلماسی برای گروه 1+5 از جمله عواملی بودند که در تسریع حصول به یک توافق هسته‌ای کمک شایانی کرد.

حال این سوال مطرح می‌شود؛ چرا با توجه به لاینحل بودن بسیاری از موارد بین ایران و غرب در موضوع هسته‌ای و اختلافاتی که وجود دارد چطور طرفین کار نگارش پیش نویس توافق جامع را آغار می‌کنند و نسبت به حصول توافق در موعد مقرر 6 ماه براساس توافق 3 آذر 92 در ژنو، خوشبین هستند؟

اگر نگاهی به گزارش اندیشکده «رند» که وابسته به وزارت دفاع آمریکاست و وظیفه‌اش مرتبط با حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی است ـ برخلاف وظیفه معمول و رایجی که اندیشکده‌های دیگر دارند ـ ، بیندازیم، مشخص می‌شود که خوشبینی گروه 1+5 از حصول توافق منطقی و قابل پذیرش است، چرا که بر اساس بندهای احتمالی مطروحه در این گزارش، 1+5 به اهداف خود جامه عمل می‌پوشاند از همین روست که سخنگوی وزیر امور خارجه آمریکا در نشست هفتگی خویش تاکید می‌کند «آمریکا آماده آغاز روند نگارش پیش نویس توافق جامع است». در گزارش اندیشکده «رند» آمده است: «ایران در توافق جامع و نهایی مواردی همچون «محدودیت در غنی سازی و تعداد سانتریفیوژها به خصوص در سایت فردو، تبدیل رآکتور آب سنگین اراک به آب سبک، امضا و تصویب پروتکل‌الحاقی، ارئه اطلاعات لازم درباره ابعاد برنامه نظامی احتمالی» را پذیرفته است، ولی در مقابل  کاهش تدریجی تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران به اجرای توافق‌نامه منوط می‌شود. ضمنا رفع تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا با تصویب قوانین جدید در کنگره این کشور، لغو تحریم‌های اروپا و حذف تحریم‌ها تحت قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل صورت خواهد گرفت.»

توجه به چند نکته: کاهش تعداد سانتریفیوژها و تبدیل آب سنگین اراک به آب سبک شدنی نیست، چرا که جزو دستاوردهای هسته‌ای دانشمندان ایرانی محسوب می‌شود و هر گونه خللی در این روند نه تنها غرب را  مانند سال 82 تا 84 قانع نمی‌کند، بلکه کوتاه آمدن از دستاوردها و آنچه خود بدست آوردیم محسوب می‌شود، با این اقدام اعتماد جهانی کسب نمی‌شود، بلکه در کنار آن اعتماد ملی نیز مخدوش خواهد شد.

_ تصویب پروتکل‌الحاقی هم در شرایط فعلی منطقی به نظر نمی‌رسد، چرا که اولا 10 سال گذشته ایران حاضر به امضا و اجرا پروتکل الحاقی شد ولی پاسخ مناسبی در مقابل این اقدام دریافت نکرد، ثانیا،ایران به تمامی تعهدات مندرج در NPT متعهد بوده است پس در صورت پذیرش این پروتکل تعهدات فراتری را خواهد پذیرفت این در حالیست که برخی همچون رژیم صهیونیستی حتی حاضر به عضویت در NPT نشدند، ثالثا، از آنجائیکه پرونده هسته‌ای ایران از حالت فنی خارج شده و ماهیت سیاسی به خود گرفته است، می‌تواند زمینه دخالت در امور داخلی کشور را فراهم کند.

_نکته دیگر گام‌های اعتمادسازیست که جمهوری اسلامی ایران در روند مذاکرات هسته‌ای برداشته ولی در مقابل نه تنها اقدام اعتمادساز برداشته نشده است، بلکه به طور روز افزون تهدیدها و فشارهای از سوی کشورهای تاثیرگذار گروه 1+5 یعنی علیه جمهوری اسلامی ایران به طور روزافزونی در حا گسترش است؛ از تهدید به افزایش تحریم ها، نپذیرفتن سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل، مصادره ساختمان 36 طبقه بنیاد علوی، انتقاد از عضویت ایران در کمیته سازمان‌های غیر دولتی سازمان ملل، صدور قطعنامه پارلمان اروپا علیه ایران و مواردی از این قبیل که نشان می‌دهد به هیچ وجه غرب در راستای اعتمادسازی قدم برنداشته است.

حال سوال این است که چگونه می‌توان انتظار داشت با فرضیه‌های موجود و عطش فراوان غرب برای رسیدن به یک توافق جامع و نهایی با چند شرطی که در گزارش اندیشکده «رند» آمده است نسبت به حصول یک توافق در شرایط»برد-برد» و با حفظ دستاوردهای هسته‌ای کشورمان که مرهون خون شهدای هسته‌ای کشورمان است امیدوار بود و نسبت به آینده مذاکرات خوشبین بود این سوالیست که تیم دیپلماسی کشورمان باید بدان پاسخ دهد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار