"ديديه دروگبا" مرواريد سياه ساحل عاج و سفير صلح جهان

"ديديه دروگبا" متولد 11 مارس 1978 در شهر "آبيجان" يكي از شهرهاي ساحل عاج است.

به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران، "دروگبا" بازيكن تيم ملي فوتبال ساحل عاج بوده و سابقه عضويت در تيم‌هاي "لومان"،"كينگام"، "المپيك مارسي"، "چلسي"، "شانگ‌هاي شنهوآ"، "گالاتاسراي" را دارد.

او دوران كودكي را در زادگاهش ساحل عاج و فرانسه گذراند. دوستان و خانواده‌اش او را "تيتو" صدا مي‌زدند."تيتو" در پنج سالگي كشورش را ترك كرد و به شهر "برست" در بريتاني رفت. او بيشتر عمر خود را در نقل و انتقال گذرانده است.

بيشترين زماني كه يك جا زندگي كرده پنج ساله بوده و آن پنج سال ابتداي زندگي‌اش در ساحل عاج مي‌باشد. از آن زمان تاكنون بيش از 14 شهر را سفر كرده و سابقه‌ي زندگي‌ كردن در آن‌ها را دارد.

او تمام اين چهارده شهر را به ياد دارد ولي هيچ يك از اين نقل و انتقالات براي او به يادماندني‌تر از اولين سفرش به فرانسه نيست.
والدين دروگبا به خاطر مشكلات مالي نمي‌توانستند همراه پسرشان به فرانسه سفر كنند.

دروگبا در حالي كه از پنجره به هواي باراني چلسي نگاه مي‌كرد آن روز آفتابي غم گرفته را به خاطر مي‌آورد و مي‌گويد كاملاً يادم هست. مجبور بودم تنها سفر كنم. فقط پنج سالم بود يادم مي‌آيد يك پلاكارد كه اسمم روي آن نوشته شده بود دور گردنم قرار داشت. مهماندار هواپيما از من مراقبت مي‌كرد.

خيلي خيلي سخت بود وقتي به فرانسه رسيديم هر روز گريه مي‌كردم. نه به خاطر اين‌كه در فرانسه بودم بلكه به اين خاطر كه آن همه از پدر و مادرم فاصله داشتم.

دلم برايشان خيلي تنگ شده بود."ديديه" سه فصل به همراه عمويش از باشگاهي به باشگاه ديگر مي‌رفت و در كنار فوتبال به درس و مدرسه‌اش هم مي‌رسيد. او پس از سه سال دوري از كشورش در هشت سالگي به آغوش خانواده‌اش برگشت.

او سه سال متمادي پدر و مادرش را نديده بود و پس از بازگشت به شهرش دوستان قديمي‌اش را دوباره ديد.

او و دوستانش باهم مسابقه فوتبال ترتيب مي‌دادند و در يك محوطه پاركينگ در نزديكي خانه‌شان بازي مي‌كردند.سه سال ديگر هم گذشت و در سال 1989 كشورش گرفتار بحران اقتصادي شديدي شد. پدر و مادر ديديه قربانيان اين بحران شدند و كار خود را از دست دادند

 آنها تصمیم گرفتند به خاطر  آینده پسر‌شان دوباره او را به فرانسه بفرستند تا زیر نظر عمو میچل‌امیچل‌گوبا که یک فوتبالیست حرفه‌ای بود به تمرینات فوتبال بپردازد به این ترتیب دیدیم بار دیگر به شمال فرانسه رفت و در همان جا بود که نخستین باشگاه حقیقی خود پیوست او در ابتدای فعالیت خود در دفاع راست  بازی می‌کرد ولی عمویش از این موقعیت راضی نبود میچل ‌گوبا به دیده می‌گفت: تو آن عقب چه کار می‌توانی بکنی؟ مردم فقط به مهاجم‌ها نگاه می‌کنند دید‌یه به توصیه عمو گوش کرد و از آن پس مهاجم وسط تیم شد.

او ابتدا در ا‌بویل و بعد در تورکو‌ئین بازی می‌کرد و هر جا عمویش می‌رفت او هم به اجبار با او می‌رفت در سال 1991 در حالی که دیدیه‍‌ سیزده سال داشت به بر‌یتانی برگشت در همان سال بود که پدر و مادر دید‌یه هم تصمیم گرفتند به  فرانسه نقل مکان کنند.


دیدیه‌که در آن زمان به سن نوجوانی رسیده بود بدون اینکه بداند، نظم زندگی اش را فراموش کرد و ناگهان دریافت او که زمانی شاگرد اول کلاس بود حالا یک سال رفوزه هم شده است پدر و مادرش بلافاصله‌ عکس‌العمل نشان دادند و یک سال او را از بازی فوتبال محروم کردند در سال 1993 به شهری در نزدیکی پاریس رفتند و او به همراه شش خواهر و بردارش در یک خانه سکنی گزیدند دیدیه‌در آن زمان 15 سال داشت در همان سال بود که با باشگاه  سیولاول‌ پیوست و پس از  قرار داد با این باشگاه در حومه پاریس بود که کم ‌کم ‌دیدیه در‌وگبای جوان توانست نام خود را به گوش دنیای فوتبال برساند.

 دروگبا‌در آن باشگاه خیلی زود تحت نظر و تعلیم سر‌نبکو ر‌سپیس مربی سابق اهل یوگسلاوی که مربی فنی باشگاه بود قرار گرفت و از همان ابتدا خیلی خوب ظاهر شد رپسیس‌  درباره او می‌گوید: درو‌گبا مثل هم تیمی‌های دیگرش شب‌ها به کلوپ‌های شبانه نمی‌رفت خیلی  عاقل بود و با استعداد هم بود.

مرد جوان ساحل عاجی خیلی زود توجه پاریس را به خود جلب کرد او ستاره تیم فوتبال زیر هفده سال با مربیگری کریستین پور‌نین شد این مهاجم سیاه پوست در دو فصل متوالی 30 گل به ثمر رساند و آن قدر خوب کرد و حس اعتماد مربیان را بر انگیخت که سال بعد او را عضو تیم اول باشگاه کردند دیدیه همچنان شاگردی می‌کرد و به ویژه می‌آموخت که صبور و پر حوصله باشد و به تصمیمات مربی احترام بگذارد با اینکه از نظر رپسیس‌  بهترین بازیکن تیم بود ولی مربی جدیدش به او اعتماد کافی نداشت و بیشتر اوقات باید روی نیمکت ذخیره‌ها می نشست او در یک بازی فقط ده دقیقه وارد زمین شد ولی در همان مدت کوتاه یک گل روانه دروازه کرد با اینکه زمان کمی را در زمین می‌گذارند و کمتر فرصت داشت هنرهای خود را به نمایش بگذارد وی باز هم علاقه و توجه باشگاه‌هایی مثل " گونیگام"، " لمنس"، " لنس" و " پاری‌سن ژرمن" را جلب کرد.

در همان زمان برای نخستین بار به طور جدی مصدوم شد در یکی از بازی‌های پای دیدیه شکست و در گچ رفت اما این شکستگی پا باشگاه لمنس را از خرید او منصرف نکرد و آن‌ها با وجود مصدومیت، خواهان این مهاجم بودند.

بدین ترتیب بود که دیدیه چمدان هایش را بست و به منطقه " سارت" فراشه رفت و در نوزده‌سالگی یک فوتبالیست حرفه‌ای شد.

دروگبا در تیم‌های " گونیگام"،" لمنس" و " المپیک مارسی" بازی حرفه‌ای کرد و سرانجام در سال 2002 به تیم مطرح چلسی راه یافت.

او در اواخر فصل بازی‌های آن سال با قیمت 24 میلیون پوند که در زمان خود بیشترین قیمت محسوب می‌شد به چلسی پیوست و پس از آن بود که " سوخپکو" باسی میلیون پوند به این باشگاه رفت و رکورد دروگبا ر شکست.

دروگبا هنوز هم در مارسی طرفداران بسیاری دارد.

تماشاچیان فوتبال دوست آن باشگاه هنوز هم اورا فریاد می‌زنند و پیراهنش در سالن باشگاه مارسی بر دیوار است.

مردم ساحل عاج عاشق دروگبا هستند هر بار که او به وطنش باز می‌گردد خبرنگاران و مردم اورا محاصره می‌کنند و خبر رسیدن او اولین اخبار رادیو و تلویزیون می‌شود.

" دروگبا سایت" که به معنای " دروگبا شدن" است یک پدیده فرهنگی است که به خاطر او ساخته شده است. دیدیه دروگبا یکی از خریداران عمده پیراهن چلسی اوست.

او می‌گوید : از فروشگاه های چلسی بپرسید آن‌ها به شما می‌گویند که من همه پیراهن هایشان رامی‌خرم هر وقت به ساحل عاج بر می گردم همیشه باید یک عالمه پیراهن با خودم ببرم چون تمام دوستان و اقوامم از من پیراهن چلسی را می‌خواهند.

دروگبا در سال 1999 برای اولین بار در پاریس با "الا" دختری که اهل " مالی" بود آشنا شد و با او ازدواج کرد.

او می‌گوید " تولد پسرم " ایزاک" نقطه عطفی در زندگی من بود که به من قدرت داد دروگبا اکنون سه فرزند دارد و مایل نیست که آن‌ها هم مثل او همیشه در حال تغییر مکان از شهری به شهر دیگر باشند انگلیس کشور محبوب دروگبا ست.

او دوست دارد پس از پایان فوتبال حرفه‌ای در انگلستان بماند به نظر او هیچ جایی بهتر از انگلیس نیست ودر این رابطه می‌گوید:" وقتی از شهری خوشم بیاید دیگر دوست ندارم از آن جا بروم بچه‌هایم نیز  انگلیس را دوست دارند سپرس ایزاک طرفدار تیم آرسنال است و دروگبا از اینکه بچه‌هایش انگلیس را دوست دارند بسیار خوشحال است و در این فکر است که کتاب زندگی خود را چاپ کند و می‌گوید: از ساحل عاج تا انگلیس خیلی اتفاقات برای من افتاده است  و روزی حتما آن‌ها را چاپ خواهم کرد.

دروگبا محبوبیت زیادی دارد او سفیر افتخاری سازمان ملل هم هست  مشکلات و وضعیت زندگی مردم کشورش را به گوش مسولان می‌رساند دیدیه دوستان قدیمی خودش را هنوز فراموش نکرده و هر وقت فرصتی پیدا کند به ساحل عاج می‌رود وسری به آن‌ها می‌زند و دلشان را شاد می‌کند.

او مسیری  سخت و طولانی را سپری کرده است مسیری از ساحل عاج یک کشور فقیر آفریقایی تا انگلیس که او هم اکنون در آن یک سوپر استار میدان فوتبال است.

او به خودش قول داده است که نه تنها در عالم فوتبال بلکه در دنیای کوچک خانواده خودش هم سوپراستار باشد و آن‌ها را تنها نگذارد دروگبا برای نقشی که در روند صلح کشورش بازی کرده تحسین شده است بعد از این که ساحل عاج به جام جهانی فوتبال 2006 صعود کرد، وی از طرفین جنگ خواست که سلاح‌‌های خود را زمین بگذارند و این درخواست منجر شد که جنگ داخلی پنچ ساله در ساحل عاج شد دروگبا همچنین به برگزاری یک بازی مقدماتی جام ملت‌های آفریقا در شهر بواک ساحل عاج که مرکز شورشی‌ها بود کمک کرد تلاش‌های وی برای صلح باعث شد که مجله تایم وی را در لیست 100 فرد موثر در سال 2010 قراردهد.

در این دوره از مسابقات جام جهانی 2014 نیز وی را به عنوان ستاره‌ی تیم ساحل عاج معرفی کردند.

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار