نویسنده این نوشتار مانند همیشه با عبارت تکراری "ما حرفه ای و بی طرف هستیم" با ذکر این عبارت که "تلويزيون فارسی بی بی سی اخيرا مصاحبه ای با بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسراييل، انجام داد که برای بعضی از مخاطبان ما پرسشهايی ايجاد کرده است و عده ای نيز ايرادهايی وارد کرده اند به روش مصاحبه با عطاالله مهاجرانی" سعی کرده است در همان ابتدا افتضاح شبکه بی بی سی فارسی را در تریبون شدن برای صهیونیست ها و بلندگویی برای توهین به ملت ایران تا اندازه " پرسشهايی ايجاد کرده است و عده ای نيز ايرادهايی وارد کرده اند
صادق صبا در ادامه می نویسد: «بيشترين انتقادی که به بی بی سی فارسی وارد شده اين است که چرا ما به کسی تريبون داديم که ايران را تهديد به حمله نظامی کرده ، مردم فلسطين را سرکوب می کند و اصولا حرف حسابی برای گفتن ندارد. عده ای نيز گفته اند که زمان پخش مصاحبه نامناسب بوده چون که همزمان شده بود با مقطعی که ايران به رهبری حسن روحانی، رييس جمهوری ايران، در صدد بهبود روابط با غرب است و پخش حرفهای تند آقای نتانياهو می تواند به اين تلاش ها آسيب بزند.»
وی با تکرار ادعای همیشگی خود که بارها بعد از چالش های پیش آمده برای این شبکه آن را تکرار کرده می نویسد: «من معتقدم که تصميم ما برای پخش اين مصاحبه، حرفه ای بوده و با اصول ژورناليسم بی بی سی سازگاری دارد. آقای نتانياهو يکی از رهبران موثر منطقه است (بدون توجه به اينکه ما با نظراتش موافق باشيم يا نه) و سياست های او برای مخاطبانمان در ايران تبعات جدی دارد. آقای نتانياهو بارها تهديد کرده که اگر برنامه هسته ای ايران ادامه يابد به اين کشور حمله می کند. او همچنین در کنگرۀ امریکا حامیان قدرتمندی دارد که قادرند در روند تلاش برای بهبود روابط ایران و امریکا مشکل ایجاد کنند.
بنابر این ما به عنوان يک رسانه بيطرف موظف هستيم که نظرات او را به اطلاع مخاطبانمان برسانيم. اين اولين بار بود که بينندگان ما فرصت داشتند که پاسخ آقای نتانیاهو را به پرسش های مشخص و مستقیم در بارۀ مواضعش در خصوص ایران از زبان خود او بشنوند.»
البته سردبیر بی بی سی فارسی هیچ توضیحی در خصوص گزینشی عمل کردن شبکه مطبوعش در خصوص وقایع و یا اظهارات شخصیت های مختلف نمی دهد.
و با ذکر این نکته "در مورد زمان پخش اين مصاحبه من فکر می کنم از نظر
اصول کار حرفه ای خبررسانی و همچنين برای رسانه ای مثل بی بی سی که اولويتش
کار روزنامه نگاری بدون دخالت دادن حواشی سياسی است، کاری درست و به موقع بوده است" نیز از زمان این مصاحبه نیز اعلام رضایت می کند: «آقای
نتانياهو چند روز پس از سفر آقای روحانی به نیویورک برای شرکت در اجلاس
مجمع عمومی، به نیویورک آمده بود و از پشت همان تریبون در سازمان ملل متحد
به رییس جمهوری ایران حملات لفظی تندی کرد و از امکان توسل به گزینه نظامی
علیه ایران صحبت کرده بود. او اصولا با احتمال موافقت غرب با غنی سازی در
داخل ايران مخالف است و ما وظيفه داريم که به عنوان يک رسانه به
مخاطبانمان اطلاع دهيم که کسانی نيز مثل نخست وزير اسراييل وجود دارند که
نگران تبعات مصالحه هسته ای ایران و غرب اند.
عده ای از بيينندگان ما با اصل مصاحبه مشکل نداشتند ولی معتقد بودند که مصاحبه چالشی نبود و خبرنگار ما به اندازه کافی آقای نتانياهو را در تنگنا قرار نداد. کامبيز فتاحی تا اين اواخر خبرنگار ما در بيت المقدس بوده، اسراييل را خوب می شناسد و از ديدگاه های آقای نتانياهو با خبر است و به نظر ما انتخاب خوبی بود که اين مصاحبه دشوار را انجام دهد.
مصاحبه گرفتن از نخست وزير اسراييل برای بی بی سی کار آسانی نيست. بسياری از سياستمداران اسراييلی بارها به پوشش بی بی سی در باره سياست های آن کشور انتقاد کرده اند و معتقدند که بی بی سی در مجموع يک رسانه متمايل به چپ است و به فلسطينی ها گرايش دارد. ولی کامبيز با تلاش های زياد سرانجام موفق شد که نخست وزير اسراييل را قانع کند و دوازده دقيقه به او وقت داده شد که در نيويورک با آقای نتانياهو مصاحبه کند.
کامبيز بايد اين وقت کم را طوری تنظيم می کرد که پرسشهای اساسی مخاطبانمان را با آقای نتانياهو مطرح کند. ما از روز قبل از مخاطبان خواسته بوديم که پرسش های خود را برای ما بفرستند. آقای نتانياهو سياستمدار کار کشته ای است و برای اين مصاحبه کاملا خود را آماده کرده بود و می خواست چند پيام را به مردم ايران برساند و هر پرسشی از او می شد او مواضع خودش را تکرار می کرد.
بينندگانی که انتقاد می کنند که کامبيز او را به چالش نکشيده اگر دوباره به مصاحبه گوش کنند احتمالا نظر خود را تعديل می کنند. مصاحبه کامبيز مودبانه ولی چالشی بود و پرسشهای بسيار سختی را مطرح کرد.»
صادق صبا که مدعی چالشی بودن مصاحبه با نتانیاهو بود در توضیحاتش دچار تناقض شد و نوشت: «... البته می شد در ادامه همان پرسش اول در همان باره پرسشهای ديگری مطرح کرد ولی من تقريبا مطمئن هستم که او همان جواب را تکرار می کرد و کار به بگو مگوی بی حاصل می کشيد و وقت برای طرح پرسشهای اساسی ديگر باقی نمی ماند. اگر سياستمداری به پرسشهای صريح خبرنگاری جواب نمی دهد و به اصطلاح از زير سئوال در می رود، اين ديگر به عهده مخاطب است که درباره آن سياستمدار قضاوت کند.»
وی در
نهایت نتوانست صراحتا به این پرسش پاسخ دهد که "چرا بی بی سی فارسی
نتانیاهو را به چالش نکشید و تنها تریبونش را برای حمله یک طرفه به ایران
در اختیار وی قرار داد؟"
رئیس بی بی سی فارسی برای فرار از پاسخگویی به این سؤال گفت: «قصد بی بی سی مصاحبه با نخست وزیر اسرائیل بوده نه مشاجره با او. کامبیز در مقام یک خبرنگار بی طرف و حرفه ای در برابر نخست وزیر اسرائیل ظاهر شد نه به عنوان یک فعال سیاسی که به هر نکته کوچکی واکنش نشان بدهد. تولید بی طرفانه خبر وظیفه ماست؛ قضاوت و واکنش را به عهده بینندگان می گذاریم.»
وی دلیل
دعوت از عطاءالله مهاجرانی را "حفظ موازنه" و در راستای سیاست بی طرفی بی
بی سی فارسی خواند؛ اما در ادامه مجبور شد اتفاقاتی که مجری این شبکه در
هنگام مصاحبه با عطاءالله مهاجرانی رقم زده بود، توجیه کند.
در
برنامه به گفته صادق صبا "بی طرفانه" و "حرفه ای" بی بی سی فارسی، هنگامی
که مهاجرانی، اسرائیل را جعلی خوانده بود "نادر سلطان پور" مجری این
شبکه، در اظهاراتی که بازتاب وسیعی میان ایرانیان داشت، ایران را هم کشوری
جعلی و جدا شده از امپراطوری عثمانی معرفی کرد.
رئیس بی
بی سی فارسی ناگزیر شد به صحنه بیاید و در دفاع از عملکرد به گفته او
"حرفه ای" شبکه اش توجیهاتی را مطرح کند. آن چه در ادامه می خوانید نوشته
توجیهی صادق صباست:
مجری
برنامه شصت دقيقه در آن روز نادر سلطانپور بود که يکی از بهترين و حرفه ای
ترين مجريان بی بی سی فارسی است و بينندگان ما می دانند که او در چهار پنج سال گذشته هميشه دقت کرده تا بی طرفی خود را در مصاحبه ها حفظ کند و با همه مهمانها چالشی مصاحبه کند.
مجريان
بی بی سی فارسی البته پيش از شروع برنامه ها با سردبيران روز خود در باره
خطوط کلی مصاحبه ها گفتگو می کنند ولی اين ديگر بر عهده آنهاست که در
برنامه زنده سئوالات را چگونه مطرح کنند و يا اينکه بر اساس پاسخ های
مصاحبه شونده پرسش های جديدی مطرح کنند که پيش بينی نشده است. ولی مسئوليت اصلی بر عهده خود مجری است که مصاحبه ها را چگونه به پيش ببرد.
نادر همانند ديگر مجريان بی بی سی از اصلی در ژورناليسم حرفه ای و بيطرفانه پيروی می کند که در زبان انگليسی به آن می گويند: Devil’s Advocate
که
معنای لغوی آن "وکيل مدافع شيطان " است که می شود آن را وکيل مدافع طرف
غايب هم ترجمه کرد. منظور اين است که مجری در يک مصاحبه نقشی را ايفا می
کند که به موجب آن عمدا و به قصد ديدگاه های مخالف نظرات مصاحبه شونده و
گاهی حتی ديدگاه های تحريک آميز را مطرح می کند تا مصاحبه جذاب تر و پر محتوی تر شود نه اينکه خودش به آن ديدگاه ها اعتقاد داشته باشد.
نادر در مصاحبه با آقای مهاجرانی سعی داشت همين نقش را ايفا کند و در ابتدای مصاحبه از ايشان پرسيد که اگر آقای نتانياهو در مورد جمهوری اسلامی نظرات تندی دارد شايد دليلش اين باشد که رهبران ايران در سالهای اخير با اظهارات تند خود در باره ضرورت نابودی اسراييل زمينه را برای نخست وزير اسراييل فراهم کرده اند.
ولی در ادامه مصاحبه مطالب ديگری از طرف نادر بيان شد که موضوع را تا حد زيادی برای برخی از بينندگان مخدوش کرد. نادر بدون آنکه قصد داشته باشد، اين تصور برای برخی از بينندگان ما ايجاد شد که گويا بعضی کشور های ديگر و از جمله آمريکا، ايران، سوريه ، اردن و عراق مرزهايشان بر خون مردم ديگر بنا شده و جعلی هستند. البته منظور نادر به هيچوجه اين نبود که ايران کشوری جعلی است و همانطور که در صفحه فيسبوک خود نوشته "حتی فکر چنين چيزی از عقل سليم به دور است."
معلوم است که ايران يکی از قديمی ترين کشورهای جهان است و چند هزار سال از تاسيس آن می گذرد و هيچ کسی در باره آن کوچکترين ترديدی ندارد. منظور نادر اين بود که کشورهای ديگری در منطقه در پی فروپاشی امپراطوری عثمانی ايجاد شدند که مرزهای آنها را قدرت های فاتح در جنگ و به طور مصنوعی تعيين کردند مثل سوريه، اردن و عراق. او همچنين می خواست بگويد که کشورهای ديگری هم در جهان و از جمله ايران و آمريکا وجود دارند که مرزهايشان پس از جنگهای خونين شکل گرفت. ولی در موقع طرح پرسش خود اين دو نکته را که در ذهن او بود با هم مطرح کرد و در نتيجه اين تصور پيش آمد که او می گويد مرزهای ايران جعلی است. ولی همانطور که نادر در فيسبوک خود توضيح داده اصلا اسم ايران در اين مجموعه نمی بايست مطرح می شد و اين اشتباه بود.
اين لغزش ناخواسته ای است که صورت گرفته و باعث شده عده ای از بينندگان ما برنجند. من از اين بابت عميقا متاسفم و اميدوارم که مخاطبان ما بپذيرند که قصدی در کار نبوده است.
همکاران من هر هفته صدها مصاحبه در باره موضوعات مختلف و به طور زنده و گاهی اوقات در شرايط دشوار انجام می دهند و طبيعی است که در موارد نادری کاستی هايی پيش می آيد که ما دايما با بازنگری کار خود از آنها درس می گيريم و سعی می کنيم هر چه بيشتر حرفه ای عمل کنيم.
ما بعد از پخش مصاحبه آقای نتانياهو باز هم برای حفظ موازنه در برنامه نوبت شما از بينندگان خود خواستيم که نظرات خود را در باره اظهارات او بيان کنند و عده بسيار زيادی از نخست وزير اسراييل انتقاد کردند و عده ای هم همه يا بخش هايی از نظرات او را تاييد کردند.
اظهارات آقای نتانياهو در باره محدوديت پوشيدن شلوار جين در ايران هم واکنش شديدی در شبکه های اجتماعی ايجاد کرد و ما اين واکنشها را هم منعکس کرديم. برخی از کاربران شبکه های اجتماعی معتقدند که پخش اين مصاحبه و بخصوص اظهارات آقای نتانياهو در باره شلوار جين به ضرر او تمام شد. بعضی نیز گفته اند که شلوار جین شاید مثال بدی بوده باشد اما هنوز در ایران حجاب اجباری برای زنان و محدوديت پوشش برای مردان وجود دارد.
رئیس بی بی سی بدون اشاره به دیدگاه های یک جانبه این شبکه بر ضد جمهوری اسلامی و ملت ایران، که تنها یک نمونه اش در جریان فتنه88 نمایان شد، از مخاطبانش خواست چشم بر این روند حساب شده این شبکه ببندند: «در مورد بی بی سی و يا هر رسانه ديگری نبايد تنها بر اساس يک مصاحبه يا برنامه داوری کرد. ما هر هفته صدها مصاحبه پخش می کنيم و من مطمئن هستم که هيچگاه نمی توانيم و نمی خواهيم که همه بينندگان ما را راضی نگهداريم. ميليونها نفر هر شب برنامه های ما را می بينند و سليقه های مختلفی دارند و يک نفر از يک مهمان برنامه خوشش نمی آيد و شخص ديگری از مهمان ديگری. ما چگونه می توانيم همه را راضی نگهداريم؟
ژورناليست حرفه ای اصلا کارش اين نيست که به اصطلاح حرف دل مخاطب را بزند. ژورناليست جدی برای مخاطب پرسش ايجاد می کند، او را به فکر وا می دارد، از پرداختن به مسائل بحث برانگيز ابايی ندارد و با شجاعت عمل می کند.»
صادق صبا که این توضیحات و توجیهات مفصل را بیان کرد به نکته کلیدی نوشته اش رسید و نوشت: «از ديدگاه ژورناليستی من همچنان معتقدم که پخش مصاحبه با نخست وزير اسراييل کاملا درست بود
و انعکاس گسترده آن در رسانه های داخل و خارج ايران و بحثی که در شبکه
های اجتماعی ايجاد کرده بهترين گواهی است که تا چه حد لازم بوده که
مخاطبان ما نظرات آقای نتانياهو را بشنوند. البته هميشه می شود
از کارهای بزرگ درس گرفت و کيفيت مصاحبه ها را بهتر کرد و از لغزشها کاست و
اين کاری است که ما در بی بی سی دائما انجام می دهیم.»
تعظیم صادق صبا در برابر ملکه انگلیس
گرچه باید به آقای صبا که رئیس بی بی سی فارسی است حق داد که برای دفاع از عملکرد شبکه اش این توجیهات را ارائه کند؛ اما توجیهات ایشان به این دلایل برای مردم ایران فاقد اعتبار است:
1. چرا بی بی سی فارسی که نام زیبای "فارسی" را بر خود نهاده است به خود اجازه می دهد با دشمن مردم ایران؛ آن هم به این شیوه یک طرفه، گفت و گو کند؟ اگر بی بی سی واقعا فارسی است نباید با نخست وزیر سرزمین های اشغالی گفت و گو می کرد؛ چون ملت ایران کشوری به نام "اسرائیل" را به رسمیت نمی شناسند و در ضمن هیچگاه دشمنی ها و خونریزی های صهیونیست ها علیه مسلمانان را فراموش نمی کنند.
2. صادق صبا باره تأکید کرده است که "هدف مصاحبه بوده است نه مشاجره" اما به این سؤال جواب نمی دهد که چرا یک مصاحبه چالشی با نتانیاهو ترتیب نداده اند؟ چرا این شبکه که نام فارسی بر خود نهانده؛ اما در واقع وابسته به دولت انگستان است حداقل برای حفظ ظاهر نخست وزیر سرزمین های اشغالی را به چالش نکشیده است و خبرنگارش فورا از اظهارات وی راضی می شد؟
3. آیا "حرفه ای" و "بی طرف" بودن که بارها در نوشته رئیس بی بی سی به کار رفته است به معنای پخش یک جانبه و یک طرفه سخنان دشمن شماره یک ملت ایران است؟
4. آیا واقعا جعلی خواندن ایران یک گاف و اشتباه معمولی است یا...؟ شاید خوانندگان محترم کمتر بدانند که شبکه بی بی سی که به زبان های مختلف پخش می شود درباره "خلیج فارس" از چه الفاظی استفاده می کند: شبکه جهانی بی بی سی از واژه جعلی "خ ل ی ج" بی بی سی عربی از واژه جعلی "خ ل ی ج ع ر ب ی" و بی بی سی فارسی از "خلیج فارس". آیا همین یک نمونه، دو رویی این شبکه را نشان نمی دهد؟
5. صادق صبا از ایرانیان می خواهد که "بی بی سی را نبايد تنها بر اساس يک مصاحبه يا برنامه داوری کرد." این سخن بسیار درستی است. اگر این نوع مصاحبه ها و جعلی خواندن ایران، یکی دو بار در بی بی سی فارسی تکرار شده بود ایرانیان آن را به حساب گاف و اشتباه می گذاشتند؛ اما وقتی در عمر پنج ساله این شبکه چنین مواردی صدها بار تکرار شود دیگر نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت. همیشه نمی توان مخالفت و دشمنی با مردم ایران را تحت عناوین "ژورنالیست حرفه ای" "شبکه بی طرف" "صداقت و احترام به مخاطب" و ... پوشاند. فتنه88، تحریم انتخابات، مصاحبه با طرد شدگانی مثل رضا پهلوی و بنی صدر، حمله به اعتقادات مسلمانا به خصوص شیعیان، زیر سؤال بردن انتخابات های ایران و .... تنها نمونه های کوچکی از روال غالب در بی بی سی فارسی است.
6. صادق صبا برای درستی مصاحبه با نتانیاهو می گوید "انعکاس گسترده آن در رسانه های داخل و خارج ايران و بحثی که در شبکه های اجتماعی ايجاد کرده بهترين گواهی است که تا چه حد لازم بوده که مخاطبان ما نظرات آقای نتانياهو را بشنوند." این سخن وی هم صحیح است؛ اما با کمی اصلاح! پخش این مصاحبه بازتاب های منفی بسیاری میان ایرانیان در شبکه های اجتماعی داشته است و جنبش "تحریم بی بی سی" را به راه انداخته است.
مردم ایران از روند برنامه سازی ها و دشمنی ها در بی بی سی فارسی خشمگین هستند؛ اما صادق صبا در پایان نوشته اش نشان داد که هنوز نمی خواهد به ایرانیان احترام بگذارد؛ چون به صراحت گفته است "من همچنان معتقدم که پخش مصاحبه با نخست وزير اسراييل کاملا درست بود"