سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران گزارش ميدهد؛
*** رويدادها:
الف) روز پنجشنبه 29 آگوست 2013 (7 شهريور) در نیویورک، نشست پنج عضو دائمی شورای امنیت بدون نتیجه پایان یافت، اين جلسه نتوانست از اختلافات آمریکا، انگلیس و فرانسه با روسیه و چین بر سر اقدام نظامی در سوریه بکاهد..
مقايسه اظهارات "ديويد كامرون" نخست وزير انگليس، قبل و بعد از رأيگيري پارلماني نشان ميدهد كه خود كابينه لندن نيز از اين عقبنشيني اجباري شوكه شده است.
آمريكا، كه خود را براي حمله نظامي (هوايي) به بخشهايي از سوريه كاملاً مصمم نشان ميدهد، بعد از انتشار اين خبر اعلام كرد كه به رايزني با دولت انگليس ادامه خواهد داد اما اگر هم نتواند انگليس را راضي به عبور از رأي نمايندگان كند، "به تنهايي به سوريه حمله خواهد كرد!"
عزم جدي آمريكا براي پافشاري در مسئله حمله به سوريه نميتواند ترديد و نگراني اوباما در تنها ماندن را از چشم ناظران بينالمللي و ملتهايي كه در سراسر دنيا عليه اين جنگ به پا خاستهاند، مخفي نگه دارد.
ب) بازرسان سازمان ملل متحد براي كارشناسي درباره سلاحهاي شيميايي در سوريه، جمعه 30 آگوست 2013 پس از پنج روز تحقيقات، خاك سوريه را ترك كردند ، با این اتفاق مهلت به تعويق افتادهاي كه كاخ سفيد براي جرقه حمله به سوريه، تعيين كرده بود، كم كم نزديك ميشود.
پيش از اين و در جنگ عراق و افغانستان، كاخ سفيد حداقل از پشتيباني سياسي ناتو و كشورهاي اصلي اروپا برخوردار بود اما اكنون در نقشههايي كه براي حكومت سوريه كشيده، جاي "انگليس" را خالي ميبيند.
مهمترين همپيمانان نظامي آمريكا، "عربستان سعودي" و "اسرائيل" هستند كه به هيچ وجه داراي وجهه و اعتبار جهاني مثبتي نيستند. لذا دولت فرانسه، به عنوان تنها كشور اروپايي نسبت به آلمان، ايتاليا، نروژ و... موضع نزديكتري به آمريكا در حمله به سوريه اتخاذ كرده است.
دولت "فرانسوا اولاند" همواره با سران جبهه معارضان مسلح تحت عنوان ائتلاف ملي مخالفان سوريه ديدار كرده، كمكهاي تسليحاتي خود را در اختيار شورشيان قرار داده و اكنون نيز همگام با آمريكا، خواستار اقدام نظامي جدي عليه دمشق شده است.
به رغم برگزاري نشستهاي متعدد غرب پيرامون سوريه، اتهام استفاده بشار اسد از سلاح شيميايي، نتوانست دستآويز مشتركي براي خانواده نسبتاً بزرگ اتحاديه اروپا در حمله به سوريه فراهم و آنها را با سمفوني جنگ آمريكا همصدا کند.
*** جمعبندي:
طي دهه اخير و در جريان تحولات منطقه، سياست خارجي آمريكا همانند پاندولي ميان عقلانيت ظاهري و احتياط متحدان اروپايياش از يك طرف و افسارگسيختگي رژيم صهيونيستي از طرف ديگر، در سردرگمي و بيتعادلي به سر ميبرده است.
مثلاً زمانی که آمریکا در جنگ عراق (2003) با طرح اتهام وجود سلاحهاي كشتارجمعي در عراق، سرنگونی حکومت "صدام" دیکتاتور این کشور را ضروريترين اقدام براي مبارزه با تروريسم عنوان كرده و بیش از 160 هزار نیروی نظامی در خاک عراق پیاده کرد،. اروپاييان چندان تمايلي به آغاز اين جنگ نداشتند (هرچند در نهايت مجبور شدند به مطالبات آمريكا مبني بر حمايت از اهداف جنگي در عراق در پوستين پوشالي "مبارزه با تروريسم" تن دهند).
اما دخالت در جنگ لیبی (2011) و سرنگونی قذافي، با جلب موافقت سران دولتهاي اروپايي و ائتلاف بینالمللی صورت گرفت كه هدف اعلام شده از آن، توقف جنگ داخلی در لیبی از طريق حملات موشکی و اعمال منطقه پرواز ممنوع بود..
وب سايت روزنامه اشپيگل روز شنبه 31 آگوست 2013 در يك تحليل خبري با اشاره به تنهاماندن اوباما براي رويارويي مسلحانه در سوريه نوشت: در شرايط فعلي، موضوع سوريه و ماهيت ساختاري حكومت بشار اسد، باعث شده تا اخلاق سياسي محتاطانه اتحاديه اروپا تشديد شده و منجر به كنار كشيدن كشورهاي كليدي اتحاديه مانند آلمان، از جنگ قريبالوقوع بشود.
از شواهد پيداست كه اوباما، ريسك تكروي در جنگ را پذيرفته است.
به همين دلايل است كه كارشناسان معتقدند حتي اگر جنگ سوريه، آغازش در دستان جنگافروزان آمريكايي باشد، اما پايانش با آنها نخواهد بود.