خاورميانه‌اي که تغيير راهبردي مي‌کند و دنيا را تغيير مي‌دهد

در جبهه ميداني، نبرد العقير، ضربه‌اي مهم به ائتلاف تروريست‌‌هاي سکولار تروريست‌ها و تکفيري تحت حمايت غرب، ترکيه و قطر و سعودي‌ها محسوب مي‌شود. در عرصه سياسي هم، برگزاري اجلاس دوستان حقيقي سوريه در تهران با حضور نمايندگان بيش از چهل کشور و سازمان و نهاد بين المللي، زمينه ساز يک اقدام مهم جهاني به منظور در هم شکستن جنگ رواني غرب و عوامل منطقه‌اي‌اش، عليه مردم سوريه به شمار مي‌رود و شايد بتواند راه را براي حل سياسي بحران سوريه فراهم کند.

بيست و شش ماه پيش که غربي‌ها و عوامل منطقه‌اي‌شان، بازي بزرگ براي شکار سوريه را آغاز کردند، کمتر کسي بود که فکر مي‌کرد آتش بازي بر ضد دمشق، نتايج امروزين را در بر داشته باشد.

در حقيقت در آن زمان و حتي تا همين اواخر تصور عمومي تحليلگران بين المللي و منطقه‌اي از اين حکايت مي‌کرد که آمريکا با سوار شدن بر امواج بيداري اسلامي و بهار عربي و منحرف کردن آن قادر خواهد بود نظام سياسي سوريه و بشار اسد را از قدرت به زير بکشد و به جبهه مقاومت در خاورميانه،‌ ضربه‌اي هولناک بزند. از ديدگاه غرب و متحدان منطقه‌اي‌اش چنين رويدادي تا حدودي مي‌توانست شکست غرب در تونس، مصر، ليبي و يمن را جبران کند و حتي روند تحولات انقلابي- اسلامي خاورميانه را معکوس سازد.

در پرتو اين بازي که «آمريکا، انگليس و فرانسه» رهبري مشترک و سازماندهي آنرا بر عهده داشتند،‌ قرار بود شاهان قطر و سعودي با پولهايشان انقلاب به خرند(!) و ترکيه هم تمام مرزهايش را به روي تروريست‌هاي سلفي و سکولار چند مليتي بگشايد. افسران و مستشاران ارتش‌هاي ترکيه،‌عربستان و قطر هم در اين بازي يا قمار بزرگ نقش کليدي داشتند.

از همه مهمتر قرار بود پروژه سرنگوني حکومت سوريه، حداکثر دو ماه به طول انجامد زيرا غربي‌ها از طولاني شدن هر جنگي در خاورميانه و بويژه در نزديکي مرزهاي فلسطين اشغالي شديدا بيمناکند.

در ميانه راه يعني در سال 2012 (1391)، حتي صحبت از مداخله مستقيم نظامي «ناتو» و بويژه آمريکا، انگليس و فرانسه بر ضد ارتش و دولت سوريه سخن به ميان آمد،‌ اما خيلي زود لاف زني غربي‌ها در اين زمينه فروکش کرد.

با اين حال در اواخر سال قبل وقتي يک فروند هواپيماي جنگي ترکيه در نزديکي سواحل سوريه در درياي مديترانه هدف قرار گرفته و سقوط کرد، ناتو خشمش از قدرت نمايي ارتش سوريه را با استقرار موشک‌هاي پاتريوت در مرزهاي ترکيه فرو نشاند اما جرات نکرد در فضاي سوريه، منطقه‌ي ممنوعه پروازي تعيين کند.

در جبهه زميني و ميداني هم در دو ماه اخير تحولات مهمي بوقوع پيوسته است. در اين عرصه هم تروريست‌هاي سکولار عمدتا متشکل در «ارتش آزاد» متحمل ضربات هولناکي شده‌اند؛ و هم تروريست‌هاي تفکري سازماندهي شده در «جبهه النصره» در معرض شکست قاطع قرار گرفته‌اند پانزده روز قبل کار براي افراد مسلح و تروريست‌ها در حمص، حلب، حما و در حومه دمشق چنان سخت شد که دولت‌هاي غربي و حتي قطري‌ها و سعودي‌ها دست به دامان تل آويو شدند. به دنبال آن اسرائيل دو حمله هوايي محدود در اطراف دمشق انجام داد و مدعي شد که مراکز انتقال سلاح براي حزب الله را نابود کرده است. در پاسخ به ادعاي تل آويو، سيد حسن نصرالله از تجهيز حزب الله لبنان به سلاح‌هايي سخن به ميان آورد که بکارگيري آنها در نبرد دفاعي آينده،‌ ارتش اسرائيل را شگفت زده خواهد کرد از طرف ديگر براي نخستين بار پس از جنگ 1973، ارتش واکنش نشان داد دولت سوريه همچنين از گشودن راه براي عمليات مبارزان فلسطيني و مقاومت ضد اشغالگري از جبهه جولان سخن به ميان آورد.

در رويداد غير منتظره و بي‌سابقه ديگري، ولاديمير پوتين رئيس جمهور سوريه نيز به حمله هواپيماهاي جنگنده رژيم صهيونيستي واکنش نشان داد و گفت: «حمله اسرائيل به سوريه مي‌تواند پاسخ نظامي روسيه و ضربه متقابل را به دنبال داشته باشد» به نظر مي‌رسد براي روسيه و شخص پوتين، کشور 23 ميليون نفري سوريه، آخرين سنگر دفاع از دست اندازي هاي غرب به کل سواحل درياي مديترانه باشد که ارزش مبارزه راهبردي تا مرز شاخ و شانه کشيدن استثنايي با صهيونيست‌ها را دارد.

بلافاصله پس از اين رخدادها، در طي يک هفته اخير، هم در جبهه ميداني و هم در عرصه سياسي تحولاتي به وقوع پيوست که شايد مهمترين رويدادهاي 2.5 سال گذشته مرتبط با سوريه محسوب مي‌شود.

در جبهه ميداني، نبرد العقير، ضربه‌اي مهم به ائتلاف تروريست‌‌هاي سکولار تروريست‌ها و تکفيري تحت حمايت غرب، ترکيه و قطر و سعودي‌ها محسوب مي‌شود. در عرصه سياسي هم، برگزاري اجلاس دوستان حقيقي سوريه در تهران با حضور نمايندگان بيش از چهل کشور و سازمان و نهاد بين المللي، زمينه ساز يک اقدام مهم جهاني به منظور در هم شکستن جنگ رواني غرب و عوامل منطقه‌اي‌اش، عليه مردم سوريه به شمار مي‌رود و شايد بتواند راه را براي حل سياسي بحران سوريه فراهم کند.

در تازه‌ترين رخدادها، چهارشنبه گذشته، بلافاصله پس از تهديد وزير جنگ رژيم صهيونيستي مبتني بر آمادگي اسرائيل براي هدف قرار دادن سامانه‌هاي «اس 300» تحويل روسيه به دمشق، بشار اسد رئيس جمهور سوريه رسما تحويل نخستين محموله‌هاي اين سامانه موشکي به کشورش را اعلام و تاکيد کرد: «پاسخ جديد ارتش سوريه به حمله احتمالي اسرائيل، قاطع و راهبردي خواهد بود».

زورآزمايي سياسي و نظامي درباره سامانه «اس 300»، احتمالا تاثير تعيين کننده‌اي بر جنگ سوريه خواهد داشت؛ زيرا در صورت استقرار کامل اين سامانه، ارتش سوريه قادر خواهد شد هواپيماي اسرائيلي را حتي بر فراز فرودگاه‌هاي تل آويو و حيفا رهگيري کرده و هدف قرار دهد.

برد موثر موشک‌هاي اس 300 بين دويست و پنجاه تا سيصد کليومتر است و همزمان مي‌تواند ده هدف را مورد اصابت قرار دهد.

شاید به خاطر همین تغییر موازنه نظامی و سیاسی به نفع دولت سوریه باشد که شورای امنیت سازمان ملل روز جمعه اخیر ( دهم خرداد)، بزرگترین تشکیلات مسلح ضد دولت سوریه یعنی « جبهه النصره» را رسما یک گروه تروریستی معرفی کرد.
گروه تروریستی النصره در طی 2.5 سال گذشته تحت حمایت و پشتیبانی کامل غرب، قطر، سعودی و ترکیه قرار داشته و در بخشی از جنایتهایش صدها اسیر و افراد نظامی و غیر نظامی را در مقابل دوربین و تصاویر تلویزیونی وحشیانه و ناجوانمردانه به قتل رسانده است. تصاویری که انتشار آنها در سطح بین‌ المللی چهره حقیقی غربی های مدعی حمایت از حقوق بشر را نمایان کرده و رسوایی بزرگ آمریکا و اروپا به خاطر پیوندشان با تروریست‌ها محسوب می‌شود.

آنچه اکنون قابل انتظار می باشد، تاثیر تغییر موازنه جنگ سوریه از عرصه‌های میدانی و سیاسی بین المللی، به9 عرصه‌های اجتماعی و سیاسی داخلی این کشور است. یعنی پیروزی‌های ارتش سوریه در جبهه میدانی و عقب نشینی غرب از رویای بلعیدن سریع سوریه، هم روحیه مردم و هم روحیه نیروهای سیاسی میهنی و استقلال طلب این کشور را افزایش می‌دهد.

همچنین پیروزی‌های ارتش و مردم سوریه، قدرت جبهه مقاومت در منطقه از لبنان، فلسطین و سوریه گرفته تا عراق و ایران، یمن، عربستان، بحرین و حتی جنوب آسیا و ... را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

از سوی دیگر آثار شکست ائتلاف تروریست‌های سکولار و تکفیری، در اردوگاه اصلی ترین حامیان منطقه‌ای آنها از جمله ترکیه هم مشاهده می‌شود.
در آغازین روزهای هفته جاری، استانبول، آنکارا و چندین شهر دیگر ترکیه شاهد تظاهرات مخالفان دولت رجب طیب اردوغان شد.

حداقل نیمی از تظاهرکننده مواضع غلط دولت ترکیه در قبال سوریه و حمایت اردوغان از تروریست‌ها را شديدا محکوم می‌کنند.

شهر توریستی و بخش اروپایی ترکیه، استانبول که محل برگزاری چندین اجلاس نمایندگان تروریست‌های سوریه و حامیان بین المللی و منطقه ای شان تحت عنوان دروغین دوستان سوریه بوده، به اصلی ترین کانون تظاهرات ضد سیاست های تشنج آفرین و آتش افروزانه دولت اردوغان تبدیل شده و در صورت ادامه درگیری‌ها و اعتراضات شدید اجتماعی در استانبول به صنعت گردشگری ترکیه هم آسیب جدی وارد می‌شود. در دیدگاه بخش مهمی از مردم ترکیه، سیاست دولت اردوغان در قبال سوریه، ظرف دو و نیم ( 2.5) سال گذشته، همسایه آزاری کامل به شیوه مداخله سیاسی و نظامی به همراه تاسیس رسمی اردوگاههای تروریستی در داخل ترکیه و گسیل تروریست ها به داخل اراضی سوریه بوده است. این سیاست اکنون حالت دمل چرکین و عفونتی خطرناک را یافته است که یک نمونه آن بکارگیری گاز شیمیایی سارین توسط تروریست‌های سوری تحت حمایت غرب و کشف یک محموله آن در نقطه مرزی ترکیه در همین روزهای اخیر می‌باشد.
در طول بیست و شش ماه گذشته، صراحت مواضع ضد سوری بعضی دولتمردان ترکیه آنچنان وقیحانه و غیر دیپلماتیک بوده است که شاید بشود به آن نامهای « قمار بزرگ» و « دولت سوری» و به عبارتی « فروریختن عمدی پلهای پشت سر» را داد! این مواضع و نتایج وخیم آن در مقابل چشمان مردم مسلمان ترکیه خودنمایی می کند به خاطر آن است که این روزها در استانبول و شهرهای دیگر ترکیه، مردم در مقابل اقدامات دولتمردانشان تظاهرات کرده اند.

به رقم اتخاذ سیاست‌های مداخله جویانه افراطی اردوغان و بعضی اعضای کابینه‌اش، اگر سیاستمداران آینده‌نگر ترکیه خیلی سریع به خط مشی خصومت آمیز کشورشان، ضد دولت و ملت سوریه پایان ندهند، شاید فردا بسیار دیر باشد.

روزگاری نه چندان دور یعنی در نیمه دوم دهه 1990، دولت پاکستان همین سیاست را در قبال افغانستان بکار گرفت و اکنون دو دهه است که پاکستانی‌ها تاوان حمایت ماجراجویانه دولتشان از گروه تندرو طالبان را می‌پردازند.

در آن زمان هم دولت وقت پاکستان به ریاست بی نظیر بوتو فریب غربی ها و دولت های عربی وابسته به آمریکا از جمله سعودی ها، قطری‌ها و اماراتی‌ها را خورده بود و با اتخاذ سیاستی مداخله جویانه در قبال افغانستان تلاش کرد با به کارگیری تروریست‌ها و افراطیون دولتی تحت الحمایه خود در کابل مستقر کند.

تلاشی که سرانجامی شوم هم برای مجاهدان و مردم مسلمان افغانستان و هم مردم مسلمان پاکستان به همراه داشت اکنون سوال مهم اینجاست که آیا رویدادهای کنونی استانبول مانع تکرار تجربه تلخ دولتمردان دو دهه قبل پاکستان در ترکیه می شوند؟! /مح
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار