بخش پاياني/ در گفتگوي تفصيلي با باشگاه خبرنگاران تشريح شد

«کابالا و شیطان‌پرستی» هویتی که با خیانت و جنایت معنا می‌شود

يهود با يک سري رموزات و طلسم ها آشناست، کساني که کار رموز، بخت‌گشايي و طلسم در ايران انجام مي‌دهند، آموزش‌ديده قوم يهود هستند زيرا يهود به اين مسائل بسيار بها مي‌دهد و ديدگاه‌هاي خاصي دارد؛ شيطان‌پرستان خط آخر کابالا هستند.

به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، در پي انتشار اخبار و گزارش‌هايي مبني بر نفوذ فرقه‌هاي انحرافي در بين جوانان به خصوص در محيط‌هاي دانشگاهي مصاحبه‌ مفصلي با‌ علي محمدي از برجسته‌ترين اساتيد و كارشناسان حوزه عرفان‌هاي نوظهور و فرقه‌هاي انحرافي درخصوص مباني پيدايش عرفان‌هاي نوظهور و مكاتب انحرافي ترتيب داديم که بخش سوم اين گفتگو را در ادامه مي‌خوانيد:

 
*مباني فکري عرفان حلقه چيست؟

شيطان خواست تا انسان به خدايي برسد و بخاطر همين امر آدم را وسوسه كرد. قرآن فرموده است معلم همه انسان‌ها خداوند است در حالي كه اين دسته عنوان مي‌کردند: علاقه شيطان به انسان باعث شد تا آدم به درخت ممنوعه نزديك شود لذا شجره ممنوعه درخت خدايي شدن بود پس شيطان بايد تقديس شود ! اين نگاهي کاباليستي و برگرفته از عرفان يهود است.

اين فرقه هيچ خير و سودي به دنبال ندارد، نتيجه ادعاهاي واهي انرژي درماني و درمان‌گري اين گروه تنها روانپريشي به بار آورد، به مرور فعاليت‌هاي اين فرقه سياسي شد تا جايي که عملکرد اعضاي عرفان حلقه و تشکيلات درماني آن ابعاد امنيتي پيدا کرد، ترورهايي به وقوع پيوست و اسنادي جعل شد.

عرفان حلقه شيطان را معلم اول ميداند، خداوند به حضرت آدم دستور داد به شجره ممنوعه نزديك نشود، نهايت آنكه بحث درمان‌گري اين گروه تبديل به جن‌گيري و محمد علي طاهري به عنوان دكترگروه معرفي شد.

عنوان دکتر به وي داده شد در حالي كه ديپلمش را نيز تا اين زمان کسي نديده است وي همچنين ادعا کرد در سال 2012 تمام نيت‌هاي انسان ها آشکار مي شود و ما قبل از حرف زدن افراد وتنها با نگاه كردنشان نيات آنها را متوجه مي شويم و مي فهميم که چه شخصيتي است.

در مناظراتمان به اين شخص تاكيد كرديم که اصولا نيت تا به عرصه ظهور نرسد مشخص نميشود و تنها ذات مقدس خداوند از نيت اشخاص آگاه است اما متاسفانه فايده نداشت.

 از اين فرد سوال کردم: سال 2012 رو به پايان است اما ادعاي شما درباره آشکار شدن نيت‌ها در اين سال اثبات نشد چطور اين مسئله را توجيه مي کنيد؟ پاسخ داد: ما اعلام کرديم در طول دهه اين اتفاق به وقوع مي پيوندد و در حال حاضر در آغا دهه قرار داريم و تا سال 2022 فرصت باقي است! در اينجاست که ادعاي کذب و دروغين اين آدم مشخص مي‌شود و اينکه اين آقا تمام حرف‌هايش را عوض کرد. سرانجام اين فرد دستگير و به زندان افتاد.

تاريخ قبائل و کشورها نشان مي دهد که انسان‌ها به خاطر آگاهي از نيات هم و در پي آن بروز اختلافات ، دچار جنگ و خونريزي شده‌اند ولي با اين همه تجربه اين فرقه افکار را منحرف مي‌کند اين در حالي است که در تعاليم ديني همه واقفند که تنها خداوند است که درون افراد عالم است،انسان تنها مي‌تواند به حدسياتي بر اساس برداشت‌هايش بسنده کند که آن هم قطعي و درست نيست.
 

يکي ديگر از ادعاهاي عرفان حلقه اين است که با برگردان کردن صداها مي‌تواني منظور افراد را از صحبت‌هايشان متوجه بشوي‌،‌ بدين صورت مفهومي بي‌قاعده به وجود مي‌آيد، اما اين فرقه با همين روش به نتايج پوچ و مضحکي دست پيدا مي‌کند، که بسيار به آن معتقد است.

در تعاليم ديني معتقديم شيطان از طريق فريب‌ دادن نيات، صحبت‌هاي انسان  را برگردان مي‌کند بدين معني که مثلا هنگامي که من با شما صحبت مي‌کنم شيطان در ذهن شما نيات من را بر مي‌گرداند مثلا فرزندتان به شما مي‌گويد دوستت دارم شيطان به سرعت در ذهن شما اين موضوع را تداعي مي‌کند که: در پشت اين علاقه نيت بد و سوء استفاده وجود دارد، شيطان صداقت نيت را از بين مي‌برد.

اين فرقه حرف‌ها را توسط يک برنامه نرم افزاري در دستگاه کامپيوترمي‌گذارد و حروف کلمات را برگردان و صدا را تند و کشيده مي‌کند، در نتيجه مفهوم گنگي حاصل مي‌شود گاهي حتي يک کلمه حاصل مي‌شود که مفهوم عجيب و غريبي دارد.

فرقه حلقوي ادعا مي‌کند طاهري مبتکر اين تفکر و عقيده است ولي در حقيقت قدمت آن به 50 سال قبل بر مي‌گردد، اين تفکرات زاييده فرهنگ غرب است، تا جايي که تمام نرم‌افزارهاي اين فرقه غربي است.

خصلت شيطان اين است که هم يک فرد تنها را وسوسه مي‌کند و هم بين 2 نفر سوء‌ظن ايجاد مي‌کند تا سوء برداشت به وجود بيايد مثلا بنده با يک نيت خوب با شما صحبت مي‌کنم و شيطان مي‌تواند در ذهن شما انحراف و بدبيني نسبت به حرف من به وجود آورد.

به عنوان مثال يک گروه مصري شعري با عنوان "سلام عليکم سلام عليکم" خوانده‌اند، افراد اين فرقه به وسيله يک نرم افزار کامپيوتري اين شعر عربي را برگردانده‌اند و تعبير مسخره‌اي بيان کرده‌اند مبني بر اينکه: ( تو احمقي) کلام شعر عربي است ولي جالب اين جاست که برگرداندن آن را فارسي معنا مي‌کنند در نتيجه اين تفکرات ديگران را به خطا مي‌اندازد بين خانواده‌ها جنگ و دعوا راه مي‌افتد و مراوده‌هاي اقتصادي قطع مي‌شود، با پخش سي دي اين کار بد را در جامعه مد کردند و بي اعتمادي را رواج دادند.

*چرا مبناي عرفان حلقه و شعور کيهاني را در مارکسيسم مي‌دانيم؟

مبناي برخي از عرفان‌ها ليبرالسيم و مارکسيسم هستند، عرفان حلقه واژه عرفان را دنياي بي‌ابزاري معنا مي‌کند که اين تعريف مسلما از دنياي ابزاري مارکسيستي بيرون آمده است.

اين مکتب در کتاب موجودات غير ارگانيک عنوان کرده است که ابليس موجب قرار گرفتن ما در شرايط تضاد است
و از آنجايي که تضاد براي انسان عامل سازنده است بنابراين خداوند اين ماموريت تضاد را به شيطان يا به قول خودشان ملک محول کرد؛ تمام اين تفکرات برخاسته از ماترياليسم است.


در جواب فلسفه اعتقادي اين فرقه بايد چند نکته را مورد تاکيد قرار داد اول اينکه ابليس جن است نه ملک، نکته بعد اين است که خدا به شيطان ماموريتي نداد بلکه به او مهلت داد و در آخر بايد بگوييم که ماموريت‌هايي که از سوي خداوند بر عهده کسي قرار مي‌گيرد، در راستاي اهداف الهي صورت مي‌گيرد درصورتي که اصل کار شيطان ايجاد تفرقه و گناه است در نتيجه تفسير اين کلام ماترياليستي و ديالکتيکي است که نشان‌دهنده تفکرآقاي طاهري است که همه چيز را در تضاد مي‌بيند.
 

از طاهري سوال کردم چرا از راه تضاد مي‌خواهي همه چيز را مطرح کني؟ گفت: اشيا را فقط با متضادشان مي‌توان شناخت؛ گفتم: اين حرف با چيزي که تو مي‌گويي کاملا فاصله دارد زيرا خداوند خود را کامل در قرآن معرفي کرده است، نيازي نيست تو متضاد خداوند يعني شيطان را بشناسي تا از اين طريق بتواني پروردگار را درک کني، پس خود شيطان را چطور مي‌خواهي بشناسي!؟

تمام تفکرات از عدم تلسط به قرآن، شناختن خدا، شناختن شيطان، شناختن دين و توجيه عملکرد خودشان نشات مي‌گيرد، وقتي از نماز صحبت مي‌شود براي آن‌ها حکم يک اتصالي را دارد که از طريق مديتيشن برقرار مي‌شود.

*نقش قوم يهود و به خصوص صهيونيست‌ها در تبليغ مکاتب انحرافي مانند شيطان‌پرستي و کابالا چيست؟ صهيونيست‌ها چه طرح‌هايي در اين خصوص اجرا کرده‌اند و چه اهدافي را دنبال مي‌کنند؟

يهود معتقد است که شيطان خطا نکرده است و فقط ماموريت براي آشنا کردن انسان با خدا داشت، داستان بقره در قرآن نشان مي‌دهد که اين قوم همه چيز را تخصيص مي‌دهد، هنوز هم اين ويژگي را  دارند، از طرفي گفته مي‌شود.

يهود با يک سري رموزات و طلسمات آشناست، کساني که کار رموز و بخت گشايي و طلسم در ايران انجام مي‌دهند آموزش ديده قوم يهود هستند زيرا يهود به اين مسائل بسيار بها مي‌دهد و ديدگاه‌هاي خاصي دارد.

اين قوم تفسير خاصي از جهان هستي دارد، تفسير آن‌ها از خلقت با قرآن کاملا متفاوت است بنابراين مي‌توان گفت جهان‌بيني‌اشان از اساس اشکال دارد، آرمان‌هايي که يهود براي خود ترسيم کرده است موجب خدشه‌دار شدن انسانيت مي‌شود آن‌ها معتقدند که خداوند همه کس و همه چيز را براي يهود خلق کرده است و آحاد انسان‌ها اختيارشان در دست يهود است بنابراين ما يهود را دوست انسان نمي دانيم.

علاوه بر اين معتقدند قوم برتر هستند در صورتيکه قرآن ملاک برتري افراد يا اقوام را تقوا مي‌داند، مي‌گويند کليد گنج‌هاي عالم و آخر الزمان مال يهود است؛ در حاليکه خداوند در قرآن مي‌فرمايد آخر الزمان براي مستضعفين است لذا از لحاظ ايدئولوژيکي ما با يهود بسيار فاصله داريم يهود محور شرارت است (منظور يهود تحريف شده) و دليل دشمني ما با رژيم صهيونيستي بخاطراين است که اين رژيم بر يهود تمرکز پيدا کرده و يهود با ويژگي‌هاي ذکرشده محور شرارت است و ما از لحاظ عقيدتي و به لحاظ استراتژيکي نقطه مقابل اين قوم هستيم.

تفکر کاباليستي يهود تفکر فرقه‌سازي است و هر کس بخواهد بايد به فرقه گرايش پيدا کند و کاباليست شود، در توضيحي بايد بگوييم کاباليست يک نوع شبه عرفان است که افراد را با معنويت ساختگي عجين مي‌کند و آميخته با خرافات و طلسم است هر جا کاباليست پا بگذارند منشا تفرقه است.

متاسفانه نمونه‌هاي کمي از آن را در ايران مشاهده کرديم و ترجمه کتاب در ايران،‌ از طريق ماهواره و فضاي مجازي عاملي براي ايجاد فرقه‌سازي يهود در ايران شده است اين مسائل نقشه دشمن براي پراکندگي و عدم اتحاد بين مسلمانان است.

*ارتباط کابالا با مکتب شيطان‌پرستي در چيست؟

شيطان‌پرستان خط آخر کابالا هستند و شيطان‌پرست‌ها اساسا افرادي احساساتي و معترض به همه چيز در عالم و دنيا هستند، به خلقت به خودشان به دولتشان به دينشان مدام اعتراض مي‌کنند زيرا نداي درونشان اين را مي‌گويد، خوشبختانه شيطان‌پرستان يک‌سري قواعدي دارند که در ايران نتوانستند اجرا کنند مثل کشتن دختر باکره يا نجاست خوري؛ ما در کشورمان شيطان‌گرا داريم اما شيطان‌پرست نداريم.
 

در آخر بايد بگوييم شيطان‌گرايي انسان را به روان‌پريشي دچار مي‌کند که نتيجه آن اعتراض، عدم اصالت، از خود‌بيگانگي و تفرقه حتي بين طرفداران فرقه‌شان است.
گفتگو از: زهرا اسماعيلي مطلق
انتهاي پيام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار