
به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران ، هفت سين سفرهاي است كه ايرانيان هنگام نوروز ميآرايندو اعضاي خانواده لحظه سال تحويل را در كنار اين سفره ميگذرانند.
بعضي سفره را در نوروز نگه ميدارند و در پايان اين دوره، در روز سيزده نوروز سبزه را به آب ميدهند، ملتهاي ديگري كه با ايرانيان فرهنگ و سنتهاي مشترك دارند مانند افغانها، تاجيكها و ارمنيها اين سفره را حاضر ميكنند اين سفره حتي ميان كردها و زرتشتيان نيز معمول نبوده و هر چند اخيراً سفره هفت سين در ميان زرتشتيان شهرنشين معمول شده است.
در سفره هفت سين معمولاً هفت جزء يا بيشتر كه با حرف سين آغاز ميشوند قرار ميگيرند كه اين هفت قلم سين ميتوانند هر چيزي با آواي آغازين سين باشند.
سبزه، سنبل، سير، سماق، سركه، سيب، سكه هفت قلم سين است كه آينه، آب و كتاب مقدس در كنار آن، ديگر اجزاي سفره هفت سين عيد نوروز را شامل ميشود.
سفره هفت سين كه امروزه بيشتر مرسوم است شامل سبزه، سنجد، سير، سماق، سركه ، سمنو، سيب و سپند، آجيل، نان، شيريني، گل، ميوه، پنير ، تخممرغرنگي، شمع است.
*هفت سين، هفت شين يا هفت چين
خوان نوروزي يا هفت سين نوروزي هفت پايه اصلي دارد كه هفت سين خوانده ميشود و همانطور كه گفته شد چيزهايي را شامل مي شود كه نخستين حرف آنها سين است.
هر چند برخي از افراد در هفت سين بودن آن شك كرده و ميپندارند كه از حمله اعراب و ايجاد تغييرات ديني در ايران اين سفره هم دچاردگرگوني شده است ولي براساس اسناد تاريخي اين ادعاها واقعيت ندارند.
برخيها معتقدند ايرانيان پيش از اسلام هفت شين داشتند و سر خوان نوروزي شراب و شهد ميگذاشتند ولي هر دوي اين واژه ها عربي هستند و ايرانيان اگر قرار بود شراب بر سر خوان نوروزي بگذارند بايد هفت ميم ميداشتند چون معادل فارسي شراب،مي است برخي ديگر گفتهاند كه ايرانيان پيش از اسلام به جاي هفت سين، هفت چين داشتند و مواد خوان نوروزي را روي هفت ظرف چيني ميگذاشتند.
اما گويا آنها فراموش كردهاند ايرانيان باستان تماس مستقيمي با چين نداشتند و حتي در برخي از كتابهاي قديمي واژهكنيان را به جاي چينيان به كار بردهاند كه بيشتر منظور اهالي سمرقند بوده است.
اجزاي تشكيل دهنده سفره هفت سين گوياي بعضي اعتقادات مردم بوده و به طور مثال؛ سمنو، ازجوانههاي تازه و رسيده گندم ساخته ميشود و از آنجايي كه به اعتقاد مردم پيشين فروهر باعث روئيدن گياهان و جوانه زدن آنها ميشوند خوردن اين جوانههاي بارور سبب نيرومندي و باروري در تمام سال ميگردد.
سنجد:يكي از ميوههايي است كه در خوان نوروزي گذاشته ميشد، چون بوي برگ و شكوفه درخت آن محرك عشق و دلباختگي بوده و از مقدمات اصلي تولد و زايندگي است و وجود آن نشانهاي از زايش كيهاني است.
سيب: روستائيان سيب را در شرايط ويژهاي نگهداري ميكردند و پيش از نوروز به يكديگر هديه ميدادند.
سيب با زايش هم نسبت دارد و بدين صورت كه اغلب درويشي سيبي را از وسط نصف ميكرد و نيمي از آن را به زن و نيمي ديگر را به شوهرش ميداد بهاين ترتيب مرد از عقيم بودن و زن از نازايي رها ميشد.
سكه: نمادي از امشاسپند شهريور كه نگهبان فلزات است و بودن آن بر سرخوان موجب بركت و سرشاري درآمد انسان ميشود.
سبزه: نمادي از سرسبزي و زندگي و بركت و شگون است.
سمنو: نشانه بركت و سماق نيز نشانه صبر و بردباري است .
سير: سمبل شفا و سلامتي است.
كتاب مقدس: چون جشن نوروز يك جشن ملي بود هر خانوادهاي ميتوانست مذهبي ويژه خود را بر روي خوان نوروزي بگذارد در دوران ساسانيان كتاب اوستا را بر سر سفره ميگذاشتند و امروزه نيز مسلمانان و كليميان قرآن و تورات را بر سر خوان نوروزي ميگذارند.
نان: نمادي از بركت است و در دوران ساسانيان نانهايي را به اندازه كف دست بود ميپختند و آنها را كه درون ميناميد بر سر خوان نوروزي ميگذاشتند. گاهي بر آنها قران ميخوانند و آنها را بركت ميبخشيدند.
تخم مرغ: انواع سفيد و رنگين آن بايد زينت بخش خوان نوروزي باشد و چون تخم مرغ و تخمه نمادي از نطفه و نژاد است و در روز جشن تولد آدميان تخممرغ تمثيلي از نطفه باروري است كه به زودي بايد جان بگيرد تا زايش كيهاني انجام پذيرد.
پوست تخممرغ خود نمادي از آسمان وطاق كيهان است و ميترا نيز بنا بر اسطوره از تخ كيهاني به وجود آمد.
آينه: از نظر واژهشناسي از ريشه ادونك به معني شكل و ديدار آمده است و در نخستين روز نوروز كه انسان كيهاني بر اثر اميختن فروهر مينوي با نيروهاي ديگر شكل ميگيرد بايد نماد آن درخوان نوروزي باشد تا شكلپذيري آسان شود از اين رو يك آيينه را در بالاي خوان نوروزي ميگذارند.
ماهي: اسفندماه برج حوت(ماهي) است و به هنگام نوروز برج حوت به حمل (شتر) تحويل ميشود از اين رو نمادي از آخرين ماه سال در خوان نوروزي گذاشته ميشود علاوه بر آن ماهي يكي از نمادهاي آناهيتا فرشته آب و باروري است و وجود آن در سفره نوروزي باعث بركت و باروري در سال نو ميشود، خوردن غذاي ماهي در شب عيد همبه همين دليل است.
شمع و شمعدان: شمع و شمعدان نشاني از دنياي فروغ بيپايان بوده و كه جايگاه فروهران است. نوروز روشنايي در مراسم مذهبي از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده زيرا دنياي روشنايي قلمرو واورمزد و هر جاكه نور و آتش باشد اهريمن بدان جاراهي نيست.
آب: آب نماد روشنايي و بركت است در زمان قديم كوزههاي آب توسط دختران نوررسيده از زير آسيابها پر ميشد و با زينتي از گردنبند بر سرخوان نوروزي قرار ميگرفت./ل