اثری که از دل قصه‌های مجید خلق شد تئاتر کارکردن دل شیر می‌خواهد

کارگردان نمایش «گربه‌جان» که از ۲۶ اردیبهشت در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است.

حسین علیکرمی نویسنده و کارگردان نمایش «گربه‌جان» که بر اساس داستان «گربه» از مجموعه «قصه‌های مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی شکل گرفته و این روز‌ها در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است، درباره دغدغه رفتن به سراغ داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی برای تولید نمایش «گربه‌جان» گفت:از سال ۱۳۶۵ تاکنون تمامی کارهایم، یا نوشته‌های خودم بود و یا آثار ترجمه‌ای را روی صحنه بردم، اما خیلی علاقه‌مند بودم تجربه نگارش نمایشنامه‌ای اقتباسی را هم داشته باشم. از بین داستان‌های خارجی، «پینوکیو» کارلو کلودی، «همه می‌میرند» سیمون دوبوار، «لایم‌لایت» چارلی‌چاپلین، «شنل» نیکلای گوگول و چند داستان دیگر را دوست داشتم و از بین ایرانی‌ها، دوست داشتم از روی داستان‌های هوشنگ مرادی‌کرمانی اقتباس کنم و آنها را به نمایشنامه تبدیل و روی صحنه ببرم.

وی ادامه داد: چنین فکری در ذهنم بود که در حین نگارش نمایشنامه جدیدم بعد از نمایش «مهاجران» خیلی اتفاقی آشنایی نزدیک من با استاد هوشنگ مرادی کرمانی، حدود یک سال پیش از فراگیری کرونا در یک فضای کاملاً غیر فرهنگی و هنری (در یک درمانگاه که برای درمان رفته بودیم)، شروع شد و نتیجه این شروع آشنایی، نگارش نمایشنامه‌ای بر اساس داستان «کلاه‌ها» از مجموعه داستان‌های «پلو خورش» بود، اما تا آمدیم آن را روی صحنه ببریم، کرونا زمین‌گیرمان کرد و کار ما هم مثل دیگران، نیمه‌کاره باقی ماند.

وی ادامه داد: در همان سال اول کرونا، به دعوت استاد هوشنگ مرادی‌کرمانی ۲ داستان ایشان را در قالب کتاب صوتی خواندم که برایم تجربه‌ای به مانند تولید و خلق ۲ تئاتر ارزشمند و ماندگار شد. کتاب صوتی «مربای شیرین» و «خمره» ۲ اثر صوتی بود که کارگردانی کردم و آن را خواندم. این حس به صحنه بردن نمایشی بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی در وجود من و استاد زنده بود تا اینکه بالاخره سال پیش موقعیتی را مهیا کردم که دوباره و با اجازه و نظارت ایشان، نوشتن نمایشنامه و اقتباس جدیدی از آثارشان را شروع کنم. قصد داشتم سه داستان کوتاه از «مجموعه قصه‌های مجید» را در یک نمایش سه‌اپیزودی اقتباس کنم. با داستان کوتاه «گربه» شروع کردم، اما این داستان در مرحله اقتباس و دراماتیزه‌شدن، آنقدر شاخ و برگ گرفت که به ۲ داستان دیگر نرسید و از همین داستان کوتاه «گربه»، یک نمایشنامه مستقل خلق شد که با تلاش، زحمت، تمرین، ممارست و مشکلات عدیده در حوزه تئاتر، به همراه گروه بسیار خوب، حرفه‌ای و مهربانم از ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در سالن سایه مجموعه تئاترشهر با یک دنیا عشق آن را روی صحنه برده‌ایم. امیدوارم در دومین اقتباسم از آثار هوشنگ مرادی کرمانی سربلند باشم.

علیکرمی درباره اقتباسی که از داستان کوتاه «گربه» داشته است، توضیح داد: به دلیل علاقه‌ام به شیوه اقتباس ادبی در حوزه تئاتر، در ذهن و نوشتارم به گونه‌ای خاص زمینه‌چینی و بسترسازی می‌کردم و می‌کنم که به آنچه مدنظرم هست، برسم. شیوه من در اقتباس بدین‌گونه است که بدون در نظر گرفتن خوانش‌های قبلی‌ام از آثار هوشنگ مرادی کرمانی، از ابتدا شروع به خواندن تمامی آثارشان در سطح بازار کتاب کنم. بنابراین، خیابان انقلاب و کتابفروشی‌های آن و چند کتابفروشی دیگر در سطح شهر تهران شد پاتوق و محل گردش و تحقیقات اولیه من، تا به شکل کتابخانه‌ای به سراغ تک به تک کتاب‌های نداشته‌ام بروم و به همراه کتاب‌های داشته‌ام در داخل کتابخانه شخصی‌ام، داستان به داستان جلو بروم تا نرم نرمک در دنیای داستانی و افکار و اندیشه و ساختار نوشتاری هوشنگ مرادی‌کرمانی وارد شوم و زندگی کنم تا با حال و هوای ذهنی و ساختاری مجموعه آثار ایشان، بیشتر از گذشته آشنا شوم. این بار از منظر اقتباس و به دیده خریداری جدید به سراغ آثار داستانی وی رفتم و از دل این حال و هوا، نمایشنامه خودم را اقتباس کردم. استاد هوشنگ مرادی کرمانی تاکید داشت که یک داستان را انتخاب و بر اساس آن، اقتباسم را انجام دهم. این شد که سال پیش، داستان «گربه» از مجموعه «قصه‌های مجید» انتخاب و داستان نمایشی خودم را خلق کردم که باید مرز بین اقتباس من و داستان هوشنگ مرادی‌کرمانی را در قالب درام، به عینه روی صحنه تئاتر ببینید، بشنوید و لمس کنید.

این کارگردان تئاتر درباره روند تولید نمایش «گربه‌جان» نیز یادآور شد: الان که به پشت سرم نگاه می‌کنم، تئاتر کار کردن در این روزگار، مثل جان کندن می‌ماند. در این زمانه، تولید یک اثر نمایشی ارزشمند که بار فرهنگی داشته باشد و از سلبریتی‌ها، با احترام به تمامی دوستان هنرمندم، و آیتم‌های بازاری و دم دستی و سخیف دور باشد، بسیار فرایند سخت و نفسگیری دارد که من و دوستان فرهیخته‌ام در گروه تئاتر «نقش خیال»، این مسیر را با تمام چالش‌هایش طی کردیم. خلق تئاتر شریف و صادق و درام به معنای واقعی کلمه در این روزگار، با دنیایی که هم اکنون بر فضای تئاتر کشور حاکم است، فرسنگ‌ها فاصله دارد، اما چون انسان به امید زنده است، ما هم امیدواریم که روزی تئاتر ایران به سر و سامان ایده‌آلش برسد.

کارگردان «مهاجران» یادآور شد: فکرش را بکنید، زمانی اداره تئاتری وجود داشت و ما می‌توانستیم از سالن‌های تمرین آن بهره ببریم. حال که اداره تئاتر خراب و تعطیل شده، ما مجبوریم که سالن‌های کوچک و مهجور و تاریک و نمور و خصوصی، با وجود تمام آسیب‌های اجتماعی‌اش را با قیمت‌های آن‌چنانی کرایه کنیم. مدتی که گذشت، به محل تمرین بزرگ‌تری نیاز داشتیم که بر حسب اتفاق و شانس، پارکینگ خانه‌ام شد محل تمرین‌های‌مان و در نهایت در همان ماهی که اجرا داشتیم، یعنی اردیبهشت، مجموعه تئاتر شهر به صورت محدود محل تمرین در اختیار ما قرار داد. ناشکری نمی‌کنم، اما دل شیر می‌خواهد در این زمانه و با این شرایطی که گفتم، تئاتر واقعی و شریف خلق کردن و روی صحنه بردن.

وی درباره ویژگی‌های نمایش «گربه‌جان» در متن، شیوه اجرا، طراحی صحنه و بازی‌ها، اظهار کرد: بی شک متن این نمایش پر از نکات دراماتیک نمایشنامه‌ای با رویکرد اقتباس از آثار ادبی است که بر پایه یک تجربه ۳۸ ساله من در حوزه تئاتر بنا شده است. سعی کردم، حال و هوای آثار داستانی استاد هوشنگ مرادی کرمانی را در اقتباس نمایشی خود حفظ کنم. دنیای کودکی و نوجوانی، مخاطب قراردادن بزرگسالان، شاد و طناز بودن و غم همیشگی را که زیرپوست تمامی آثار ایشان نهفته است در تار و پود ساختار متن قرار دادم. در شیوه اجرا هم تمام تلاشم بر حفظ تناسب میان متن و ساختار اجرایی بود که الحق دوستانم نیز در گروه نمایش «گربه‌جان»، با همین زمینه فکری، پیش رفتند. برای طراحی صحنه نیز زمان و وقت بسیاری برای ایده‌پردازی و اجرا گذاشتم که نهایت به آنی که هم اکنون روی صحنه می‌بینید، رسیدم.

علیکرمی ادامه داد: به گونه‌ای از مقوله اقتباس هم در طراحی صحنه استفاده کردم و از تصویر نقاشی «باران در جنگل بلوط» اثر ایوان شیشکین استفاده کردم که با محتوای نمایشنامه من نیز کاملاً منطبق بود. این اتفاق، ریشه در علاقه من به هنر‌های تجسمی و بهره‌گیری از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های بینارشته‌ای و یا بین هنرها، نشات می‌گیرد و البته دوست داشتم این بار، زمین صحنه نمایشم، سیاه نباشد و با بک‌گراند صحنه‌ام تناسبی داشته باشد که بر همین اساس تمام صحنه را با چمن مصنوعی پوشاندم. طراحی لباس این نمایش که کار ارزشمند هانیه تجریشی است و به نظرم یکی از بهترین و شاخص‌ترین بخش‌های نمایش «گربه جان» است، فرایند طولانی را از همان ابتدای شکل‌گیری نمایشنامه آغاز کرد که سرانجام به طرح نهایی، چاپ روی پارچه و دوخت رسید.

وی افزود: از آهنگسازی این نمایش نیز نمی‌توانم به راحتی بگذرم که اگر نبود، ساختار نمایش به کل، چیز دیگری می‌شد. آهنگساز و نوازندگان این نمایش از همان روز اول به مانند طراح لباس در کنارم بودند و ذره ذره موسیقی متن و ترانه‌هایش را خلق کردند و سرانجام، خود نیز به عنوان ۲ نفر از بازیگران اصلی کار روی صحنه آمدند که نقش نوازندگان دوره‌گرد را ایفا کردند. در نهایت بازیگرانم که شاید کسی بگوید این افراد چهره نیستند ولی باید عرض کنم از ابتدا با همین نیت و با هدف مشخص، این گروه بازیگری را چیدمان کردم، چون در قالب و شیوه کارگاهی به دنبال تکرار تجربیات قدیم و انجام تجربیات جدید بودم که خدا را شکر از این تجربه نیز بسیار راضی و مسرورم که به احتمال قوی این شیوه را در کار‌های آینده‌ام ادامه دهم.

کارگردان نمایش «گربه‌جان» درباره بازخورد مخاطب در اولین اجرا‌های نمایش، تاکید کرد: مطمئن بودم که تماشاگر از دیدن نمایش لذت می‌برد که خوشبختانه در اولین شب‌های اجرا همه مخاطبان راضی و خوشحال از سالن خارج شدند و منتظر بازخورد شب‌های دیگر هستم. البته این مقوله بازخورد تماشاگر در حوزه مخاطب‌شناسی باید مورد توجه قرار گیرد و تئاتری‌ها از آن غافل نشوند، اما آنچه مهم است اینکه نباید سطح تئاتر را از سطح سلیقه تماشاگر پایین‌تر بیاوریم. رسالت تئاتر در عین لذت بردن و اغنای مخاطب، فرهنگ‌سازی و بالا بردن سطح خواسته‌ها و سلیقه مخاطب است؛ بنابراین در همین زمان کوتاه نمی‌توان کامل و جامع به مقوله مخاطب تئاتر و مخاطب شناسی آن پرداخت.

در این اثر نمایشی حسین علیکرمی، مهربان علیکرمی، هانیه تجریشی، محمد علیکرمی، فرخ مرادی آهنی، خاطره حیات داودی، به ایفای نقش می‌پردازند و عذری محمداسمعیل نیز صداپیشه شخصیت «بی‌بی» است.

منبع:مهر

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.